وی افزود: خودآسیبرسانی در تمام تاریخ همراه انسان بوده و معانی و مصادیق آن بسیار و در برگیرنده علل مرضی تا رفتاری یا پاسخ به یک بحران است.
در ادبیات پژوهشی جدید از دو واژه خود جرحی و خود آسیب رسانی یاد میشود که پاسخی ناسازگارانه به شرایط بحرانی است و هر دو ریشه در فرایندهای مشترک و اختصاصی دارد.
خانیپور درباره سببشناسی خودآسیبرسانی افزود: براساس مدل شناختی اجتماعی عوامل خطر ژنتیک، محیط، بدرفتاری و آزار در دوران کودکی، کم توانی و کم تحملی در مدیریت استرس و آشفتگی و ضعف در حل مسئله در ایجاد خودآسیبرسانی نقش دارند.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات تربیتی، روانشناختی و اجتماعی دانشگاه خوارزمی درباره عوامل خطر اختصاصی گفت: بر اساس این مدل اولین عامل اختصاصی یادگیری اجتماعی است، این رفتار بسیار مسری است و بین سایرین گسترش پیدا میکند.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه تحمل آشفتگی در بسیاری از اختلالات بسیار پایین است، اظهار کرد: یکی از عوامل مؤثر بر خود آسیب رسانی میل به تنبیه خود است. بر خلاف افراد عادی که راحتتر خودشان را میبخشند، فردی که به خودجرحی تمایل دارد، به دلیل تجارب بدی که داشته است آموخته که نسبت به خود رفتار انتقادآمیز داشته باشد.
عامل اختصاصی دیگر این است که خودزنی یک تأثیر فیزیولوژیک دارد و باعث آزاد شدن ضد دردهای طبیعی در بدن میشود و از آشفتگی و استرس فرد میکاهد. بنابراین با این شواهد میتوان درک کرد که چرا خودجرحی در برخی از افراد تکرار شونده است.
خانیپور گفت: موضوع دیگر همانندسازی است. یعنی خود آسیب رساندن با بخشی از روحیات فرد گره خورده است. آزمایشها نشان داده سطح برانگیختگی در این افراد بالا و تحمل آشفتگی پایین است.
وی به اثرگذاری اجتماعی به عنوان یک فاکتور مهم اشاره کرد و گفت: بر اساس یک پژوهش در مورد کودکان بزهکار و بدسرپرست، عامل اثرگذاری اجتماعی در خود جرحی بسیار پر رنگ است. این کودکان تمایل زیادی به انجام و تکرار خود جرحی داشتند، تا پیامی را منتقل کنند.
این افراد خودآسیبرسانی را بعنوان یک رفتار پر هزینه انتخاب میکردند، تا این پیام را منتقل کنند که تحت فشارند. در واقع وقتی نمیتوانند کلام را منتقل کنند، اعتراض خود را به این نحو بیان میکنند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: وقتی محیط فردی نسبت به فرد بیاعتبار و بیتوجه باشد، تنها راه بیان آنچه شنیده نمیشود، توسل به رفتارهایی با هزینه شخصی بالاست و این رفتار در جامعه ما بین افراد آسیب دیده بسیار پررنگ بوده است.
انگیزه دیگر از خود جرحی تمایز خود از دیگران با ابراز خودمختاری یا متمایز کردن خویش از دیگران در گروههای خاص برای هویتطلبی و ابراز قدرت است.
این محقق خاطر نشان کرد: در حوزه پیشگیری مهم است که بدانیم شاخصهایی که احتمال خودکشی را در افراد افزایش میدهد، چه چیزهایی است. بر اساس مطالعات انجام شده داشتن افکار خودکشی، تکانشگری و خصومت و ارزیابی منفی و نا امیدی از خود از جمله این شاخصهاست.
مطالعات نشان داده در گروهی از نوجوانان که رفتار پرخطر و خودزنی دارند، احتمال خودکشی بیشتر است. اما در هر حالتی و در هر فردی خودکشی باید بسیار جدی گرفته شده و فرد باید بتواند در مورد آن صحبت کند.
خانیپور با اشاره به تأثیر عوامل شناختی بر خودکشی اظهار کرد: احساس بی ارزشی و عدم توانایی در انجام امور زندگی و عدم تعلق به گروههای اجتماعی باعث میشود که افراد افکار خودکشی پیدا کنند.
وی افزود: در بسیاری از افراد با تکرار خود آسیبرسانی آمادگی خودکشی ایجاد میشود و به تدریج قابلیتها و تفکراتی را کسب میکنند که راحتتر میتوانند به خودشان آسیب برسانند.
نظرات کاربران