به گزارش بهداشت نیوز، محمدرضا یوسفی در خصوص پیامدهای آسیبهای دوران کودکی در بزرگسالی، اظهار کرد: آسیبهای دوران کودکی به تجربههایی اطلاق میشود که سلامت جسمی، روانی یا احساسی کودک را تهدید میکنند و فراتر از توانایی او برای مقابله و درک آن موقعیتها هستند.
وی افزود: این آسیبها میتوانند طیف وسیعی از مشکلات را در بر گیرند، آزار جسمی و جنسی، بیتوجهی والدین، خشونت خانگی، طلاق، فوت والدین، بیماریهای سخت در خانواده یا فقر شدید، حتی تجربههای به ظاهر کوچک، مانند تحقیر مکرر یا بیمهری مزمن میتوانند اثرات بلندمدتی بر روان کودک بگذارند.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت قزوین خاطرنشان کرد: آسیبهای دوران کودکی تنها به آسیبهای جسمی محدود نمیشوند، بسیاری از آسیبهای عمیق، در سطح روان و احساسات کودک اتفاق میافتند. بیتوجهی، تهدیدهای مکرر، نادیده گرفتن احساسات کودک، نبود محبت و امنیت عاطفی و حتی قرار گرفتن در فضایی پرتنش ازجمله آسیبهایی هستند که میتوانند به اندازه ضربههای فیزیکی و گاه حتی بیشتر، به رشد شخصیت و سلامت روان کودک لطمه بزنند.
وی تصریح کرد: پژوهشها نشان دادهاند کودکانی که در معرض آسیبهای روانی مداوم قرار گرفتهاند، در بزرگسالی بیشتر در معرض اختلالاتی چون اضطراب، افسردگی، وسواس، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، کنترل خشم و حتی تمایل به خودآزاری یا خودکشی قرار میگیرند. همچنین ممکن است، این افراد در طول زندگی احساس بیارزشی، بیاعتمادی به دیگران و ناتوانی در کنترل احساسات را تجربه کنند.
تأثیرات عاطفی آسیبهای دوران کودکی بر روابط بینفردی چیست؟
یوسفی با اشاره به تأثیرات عاطفی آسیبهای دوران کودکی بر روابط بینفردی تصریح کرد: یکی از تأثیرات رایج آسیبهای عاطفی دوران کودکی، شکلگیری الگوهای ناسالم در روابط است، فردی که در کودکی مورد بیمحبتی یا نادیدهگرفتهشدن قرار گرفته باشد، ممکن است در بزرگسالی با مشکلاتی چون ترس از صمیمیت، وابستگی بیش از حد، پرخاشگری در روابط یا ناتوانی در ابراز احساسات روبهرو شود. چنین فردی ممکن است ناخودآگاه روابطی مشابه تجربیات آسیبزای گذشته خود را بازتولید کند یا از ارتباطات صمیمانه فاصله بگیرد تا دوباره آسیب نبیند.
وی ادامه داد: تحقیقات نشان دادهاند که استرس مزمن در دوران کودکی میتواند منجر به اختلال در سیستم ایمنی، عصبی و هورمونی بدن شود. در نتیجه، افرادی که در کودکی آسیب دیدهاند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهایی همچون فشار خون بالا، دیابت، بیماریهای قلبی، سردردهای مزمن و حتی برخی سرطانها قرار دارند، این اثرات فیزیکی ناشی از استرسهای روانی و جسمی هستند که در سالهای اولیه زندگی رخ دادهاند.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت قزوین در پاسخ به این پرسش که آیا آسیبهای دوران کودکی میتوانند در بزرگسالی تداوم یابند، تأکید کرد: اگر مشکلات روانی یا رفتاری در کودکی به درستی تشخیص داده نشوند و برای درمان آنها اقدامی صورت نگیرد، احتمال تداوم آنها در بزرگسالی زیاد است. به عنوان مثال، کودکی که دچار اضطراب جدایی است، ممکن است در بزرگسالی از اضطراب اجتماعی یا ترس از طرد شدن رنج ببرد. پرخاشگری یا افسردگی درماننشده در کودکی نیز میتواند به مشکلات جدیتری در بزرگسالی تبدیل شود.
وی افزود: کودکان برای رشد سالم به محیطی امن، پایدار و حمایتگر نیاز دارند. زمانی که خانوادهها با بحرانهایی چون طلاق، فقر شدید یا نبود حمایت عاطفی مواجه میشوند، احساس امنیت کودک از بین میرود. این بیثباتی باعث میشود کودک دائماً در حالت استرس و نگرانی قرار گیرد که میتواند رشد روانی و عاطفی او را مختل کند. در نتیجه، در آینده بیشتر مستعد اضطراب، افسردگی یا مشکلات رفتاری خواهد بود.
روش درمان آسیبهای کودکی چیست؟
یوسفی بر اهمیت آگاهی از ریشه مشکلات و پذیرش آن تأکید و تصریح کرد: نخستین گام برای بهبود، آگاهی از ریشه مشکلات و پذیرش آن است. پس از آن، مراجعه به رواندرمانگران متخصص میتواند بسیار مؤثر باشد. درمانهای روانشناختی به افراد کمک میکنند تا اتفاقات گذشته را پردازش کنند، احساسات سرکوبشده را بشناسند و الگوهای ناسالم رفتاری را تغییر دهند، حمایت از سوی اطرافیان و ارتباط با دیگرانی که تجربیات مشابهی دارند، و ساختن روابط سالم نیز نقش مهمی در فرآیند بهبود دارد.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت قزوین در پایان بیان کرد: رواندرمانی، بهویژه روشهایی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، درمان مبتنی بر تروما (مانند EMDR) و درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی، به افراد کمک میکنند تا با پیامدهای آسیبهای دوران کودکی کنار بیایند. در برخی موارد، با تشخیص روانپزشک، دارودرمانی نیز برای کاهش علائم اضطراب یا افسردگی تجویز میشود. معمولاً درمان ترکیبی یا همان رواندرمانی به همراه دارودرمانی بهترین نتیجه را دارد.
منبع: ایسنا
نظرات کاربران