0

قیمت‌های نجومی در مراکز درمان ناباروری؛ بیش از یک میلیارد تومان پیاده می شوید!

قیمت‌های نجومی در مراکز درمان ناباروری؛ بیش از یک میلیارد تومان پیاده می شوید!
بازدید 4

قیمت‌های نجومی در مراکز درمان ناباروری؛ بیش از یک میلیارد تومان پیاده می شوید!

در کشوری که سیاست‌های کلان آن بر ضرورت افزایش جمعیت و حمایت از فرزندآوری تأکید می‌کنند، واقعیت میدانی زوج‌های نابارور حکایت دیگری دارد؛ روایتی از صف‌های طولانی، صورت‌حساب‌های میلیونی، دارو‌های کمیاب و فشار روانی مضاعفی که بسیاری از خانواده‌ها را در نیمه راه درمان از ادامه مسیر بازمی‌دارد. ناباروری در ایران دیگر یک مسئله فردی یا خانوادگی نیست؛ این پدیده به یک «چالش جمعیتی و اجتماعی» بدل شده است. آنچه بیش از هر چیز در این میان جلب توجه می‌کند، شکاف عمیق میان آنچه در سطح سیاست‌گذاری و تبلیغات رسمی وعده داده می‌شود و آنچه در واقعیت بر دوش زوج‌ها سنگینی می‌کند، است. 

 

آمار‌های رسمی نشان می‌دهد حدود ۳.۵ میلیون زوج در کشور با مشکل ناباروری دست و پنجه نرم می‌کنند. در شرایطی که نرخ باروری کل کشور طی دهه گذشته به پایین‌ترین سطح خود رسیده، انتظار می‌رود نهاد‌های سیاست‌گذار نه تنها موانع درمان ناباروری را بردارند، بلکه مسیر را برای این خانواده‌ها هموارتر سازند. با این حال، نگاهی به تجربه روزمره زوج‌های نابارور خلاف این انتظار را روایت می‌کند، هزینه‌های سنگین و گاه کمرشکن برای دارو، جراحی و روش‌های کمک‌باروری، پوشش ناکافی بیمه‌ها، کمبود مراکز درمانی استاندارد در شهر‌های کوچک و بروکراسی پیچیده‌ای که بسیاری از خانواده‌ها را ناامید می‌کند. این شرایط به‌ویژه در حالی رخ می‌دهد که قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، دولت را مکلف به تأمین حمایت‌های مالی، دارویی و بیمه‌ای کرده است. با این وجود، شکاف میان «قانون روی کاغذ» و «واقعیت در میدان» به‌قدری عمیق است که بسیاری از زوج‌ها ترجیح می‌دهند عطای فرزندآوری را به لقایش ببخشند. 

 

از همین رو «فرهیختگان» برای درک واقعی این بحران و ارائه تصویری ملموس از وضعیت درمان ناباروری، با مراجعه به مراکز درمان ناباروری دولتی و خصوصی، گفت‌وگو با زوج‌های نابارور تلاش کرده است تا روایت واقعی زندگی افرادی را که برای پدر یا مادر شدن تلاش می‌کنند، ثبت کنند. از اتاق‌های ویزیت شلوغ و زیرزمینی تا فرایند‌های پیچیده بیمه‌ای و فشار‌های روانی ناشی از سیکل‌های مکرر درمان، همه گوشه‌هایی از تجربه‌ای است که اغلب در آمار‌های رسمی دیده نمی‌شود. این گزارش تصویری از بحران چندلایه‌ای ارائه می‌کند که زوج‌های نابارور با آن مواجهند.

 

از آرزوی والد شدن تا بدهکاری‌های کلان؛ شصت میلیون تومان برای هر دور آزمایش! 

وقتی پای ناباروری به میان می‌آید، اولین و شاید بزرگ‌ترین سد پیش‌روی زوج‌ها، هزینه‌های درمان است. در شرایطی که تورم افسارگسیخته، قدرت خرید خانواده‌های ایرانی را روزبه‌روز کاهش داده و هزینه‌های اولیه زندگی به چالشی جدی بدل شده است، درمان ناباروری به یک کالای لوکس و دست‌نیافتنی شباهت پیدا کرده است؛ کالایی که تنها قشر محدودی توان خرید آن را دارند. 

 

نگاهی به تعرفه‌های رسمی مراکز درمانی در تهران به‌خوبی نشان می‌دهد که حتی ابتدایی‌ترین مراحل درمان، فشار سنگینی بر بودجه خانواده‌ها وارد می‌کند. در بیمارستان «آ»، یکی از مراکز درمان ناباروری، عمل پانکچر حدود سه میلیون تومان و انتقال جنین نزدیک به دو میلیون تومان هزینه دارد؛ اما این تنها نوک کوه یخ است. با اضافه شدن هزینه‌های جانبی همچون دارو‌ها، آزمایش‌ها و خدمات پاراکلینیکی، یک دوره درمانی در این مرکز می‌تواند به‌راحتی تا ده میلیون تومان برای یک خانواده آب بخورد. حال تصور کنید در کشوری که حداقل حقوق کارگر در سال جاری حدود ۱۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان تعیین شده، یک زوج جوان تنها برای یک بار شانس مادر و پدر شدن، باید بیش از یک ماه حقوق کامل خود را خرج کنند. 

 

این تازه مربوط به بیمارستان‌های دولتی است. در مراکز خصوصی و نامدار، رقم‌ها بسیار متفاوت است. برای نمونه، مرکز ناباروری «ر» که از پیشرفته‌ترین مراکز در کشور محسوب می‌شود برای عمل پانکچر و فریز تخمک، رقمی حدود ۲۵ میلیون تومان مطالبه می‌کند و برای انتقال جنین نیز تا ۴۰ میلیون تومان هزینه از زوج‌ها دریافت می‌شود. در مرکز «میم»، این رقم‌ها سرسام‌آورتر است؛ پانکچر و فریز تخمک بین ۶۸ تا ۸۵ میلیون تومان و انتقال جنین حدود ۳۰ میلیون تومان است که بدون آزمایش‌های مورد نیاز بیش از 110 میلیون تومان می‌شود. «ب» نیز برای همان مراحل اصلی درمان بین ۴۶ تا ۶۶ میلیون تومان دریافت می‌کند. حتی مرکز «الف‌» که به‌ظاهر هزینه‌هایش کمتر از سایر مراکز خصوصی است، برای پانکچر و فریز حدود ۳۰ میلیون و برای انتقال جنین نزدیک به ۱۳ میلیون تومان مطالبه می‌کند. 

 

این اعداد به‌روشنی نشان می‌دهند که درمان ناباروری در ایران به مسیری بسیار پرهزینه بدل شده است. اما مشکل زمانی حادتر می‌شود که بدانیم اغلب زوج‌ها تنها به یک دوره درمانی بسنده نمی‌کنند. آمار‌ها و تجربه‌های مردمی نشان می‌دهد که بسیاری از بیماران مجبور می‌شوند چندین‌بار عمل IVF یا ICSI را تکرار کنند. هر بار تکرار یعنی چند ده میلیون تومان هزینه تازه، چندین روز بستری، صد‌ها آمپول هورمونی و ماه‌ها انتظار. در نتیجه، هزینه‌ها در یک بازه چندساله به چند صد میلیون تومان می‌رسد. 

 

یکی از زوج‌هایی که به مرکز «الف» مراجعه کرده بودند، توضیح می‌دهند که طی یک دوره درمانی بیش از سیصد میلیون تومان هزینه کرده‌اند؛ آن هم در شرایطی که دفترچه درمانی کددار بیماری‌های صعب‌العلاج در اختیار داشتند. روایت این زوج تکان‌دهنده است: «برای هر دور آزمایش باید بیش از شصت میلیون تومان پرداخت می‌کردیم. بیمه هیچ حمایتی از ما نکرد. حتی آزمایش‌هایی را که در یک مرکز دیگر انجام داده بودیم، اینجا قبول نکردند و مجبور شدیم همه را دوباره تکرار کنیم. هیچ‌کس هم پاسخگو نیست.» این روایت تنها یک نمونه از صد‌ها خانواده‌ای است که با چنین مشکلاتی دست‌به‌گریبانند. 

 

درمان ناباروری یا پروژه میلیاردی؟ رحم اجاره‌ای 500 میلیون تا یک میلیارد تومان! 

بخش دیگری از این بحران، به درمان‌های جایگزین مربوط می‌شود. هنگامی که درمان‌های اولیه IVF یا IUI نتیجه نمی‌دهد، برخی خانواده‌ها به سمت گزینه‌هایی مانند رحم جایگزین یا تخمک و جنین اهدایی ‌می‌روند. اما در اینجا هم، هزینه‌ها غیرقابل تصور است. برای اجاره رحم، خانواده‌ها باید بین ۴۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان هزینه کنند؛ آن هم به‌جز پرداخت ماهانه‌ای که بین ۸ تا ۳۰ میلیون تومان متغیر است. هزینه تخمک اهدایی نیز بسته به شرایط بین ۱۵ تا ۳۵ میلیون تومان در نوسان است و اگر فرد اهداکننده بیش از یک‌بار این کار را انجام دهد، رقم‌ها در دفعات بعدی افزایش می‌یابد. حتی برای دریافت جنین اهدایی، خانواده‌ها باید بین ۳۰ تا ۴۵ میلیون تومان پرداخت کنند. 

 

در کنار موارد گفته شده نبود هماهنگی میان مراکز دولتی باعث تکرار آزمایش‌ها می‌شود. هیچ مرکزی حاضر به پذیرش آزمایش‌های انجام‌شده در مرکز دیگر نیست و بیماران مجبورند دوباره همان آزمایش‌ها را انجام دهند. این موضوع هم هزینه را افزایش می‌دهد و هم زمان ارزشمند بیماران را تلف می‌کند، زیرا هر سیکل درمان می‌تواند ماه‌ها طول بکشد. 

 

وقتی این ارقام را کنار هم می‌گذاریم، درمی‌یابیم که درمان ناباروری برای بسیاری از خانواده‌ها در ایران به پروژه‌ای غیرممکن تبدیل شده است. فروش خانه، رهن دادن ملک، قرض از آشنایان و حتی گرفتن وام‌های کلان تنها بخشی از راهکار‌هایی است که زوج‌ها برای تأمین هزینه‌ها به آن متوسل می‌شوند. برخی نیز با ناامیدی از درمان رسمی، به دلال‌ها و واسطه‌هایی پناه می‌برند که در فضای مجازی بازار سیاهی پررونق به راه انداخته‌اند؛ بازاری که خود داستانی جداگانه و پرچالش دارد. 

 

 مراکز درمان ناباروری,اخبار پزشکی ,خبرهای پزشکی

بازار زیرزمینی ناباروری؛ دلالان رحم اجاره‌ای چگونه رؤیای زوج‌های مستأصل را می‌فروشند؟ 

در شرایطی که هزینه‌های درمان ناباروری سرسام‌آور است، بازار جایگزین‌ها (رحم اجاره‌ای، تخمک و جنین اهدایی) تبدیل به فرصتی طلایی برای سوداگران و دلال‌ها شده است. آن‌ها به شکل سازمان‌یافته در فضای مجازی حضور دارند و یا با تیم‌هایی که اطراف مراکز ناباروری می‌چرخند زوج‌های مستأصل را شناسایی می‌کنند. تنها با یک جست‌وجوی کوتاه در پلتفرم‌های آگهی آنلاین می‌توان به تبلیغات متعدد رسید: «خانم‌های جوان، به دنبال کسب درآمد بالا در کوتاه‌مدت هستید؟ فرصت همکاری با ما…»؛ پیام‌هایی که به ظاهر ساده، در عمل ورود به یک بیزینس پرریسک و پیچیده را نوید می‌دهند. 

 

دلال‌ها برای جذب و مدیریت این بازار، روش‌های دقیق و سازمان‌یافته‌ای دارند. فرم‌های کاملاً حرفه‌ای طراحی می‌کنند که شبیه به فرم خرید و فروش است و جزئیات ظاهری داوطلب (رنگ پوست، رنگ مو، قد و حتی سابقه خانوادگی) در آن ثبت می‌شود. پس از تکمیل فرم، جلسه‌ای با زوج درخواست‌کننده هماهنگ می‌کنند تا مطمئن شوند که تمام شرایط موردنظرشان تطابق دارد. این روند، علی‌رغم پیچیدگی و هزینه‌های بالای آن، به واسطه نبود چهارچوب قانونی و نظارت کافی، به‌سرعت گسترش یافته است. 

 

تجربه‌های واقعی زوج‌ها نیز نشان می‌دهد که این تجارت تا چه اندازه روی زندگی مردم تأثیرگذار است. یکی از زوج‌هایی که برای اجاره رحم اقدام کرده بود، در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: «به دلیل قیمت‌های بالایی که دلال‌ها دریافت می‌کردند، امکان استفاده از رحم اجاره‌ای وجود نداشت. ناچار شدیم خودمان با قیمتی پایین‌تر آگهی کنیم و مستقیم با داوطلبان ارتباط برقرار کنیم. این آخرین شانس ما برای پدر و مادر شدن است و اگر نتیجه ندهد، نمی‌دانیم چه باید کنیم.»

 

داوطلبان رحم اجاره‌ای یا تخمک اهدایی نیز اغلب تحت فشار اقتصادی هستند. برخی از زنان سرپرست خانوار هستند و با این کار قصد تأمین هزینه‌های زندگی یا حتی درمان همسر خود را دارند. بسیاری ترجیح می‌دهند بدون واسطه اقدام کنند تا سهم بیشتری از مبلغ پرداختی را دریافت کنند و این تصمیم، خود، بخشی از فشار روانی و اقتصادی موجود در این بازار را بازتاب می‌دهد. این بازار سیاه علاوه بر مشکلات اقتصادی، تبعات اجتماعی و اخلاقی گسترده‌ای نیز دارد. هنگامی که دلال‌ها و واسطه‌ها به‌طور رسمی یا غیررسمی تعیین‌کننده مسیر فرزندآوری می‌شوند، کنترل و نظارت بر سلامت جسمی و روانی مادران و جنین‌ها دشوار می‌شود. خطر سوءاستفاده، کم‌توجهی به سلامت داوطلبان و ایجاد انگیزه‌های نادرست اقتصادی، واقعیت‌هایی هستند که در این بازار کم‌نظارتی، به‌طور مداوم تکرار می‌شوند. 

 

هزینه‌ای به سنگینی یک زندگی؛ روایت‌های واقعی از مسیر درمان ناباروری

برای بسیاری از زوج‌ها، مسیر درمان ناباروری تنها یک مسیر پزشکی نیست؛ این مسیر ترکیبی از امید، انتظار، استرس و گاهی ناامیدی مطلق است. تجربه‌های واقعی مردم نشان می‌دهد که هر سیکل درمان، صرفاً یک اقدام درمانی نیست بلکه آزمونی است برای تحمل فشار‌های روانی و اقتصادی که گاه خانواده را به مرز فروپاشی می‌رساند. 

 

یکی از بیماران می‌گوید: «من هفت سال تحت درمان ناباروری بودم. چهار بار IVF ناموفق و دو بار موفق داشتم. برای هر بار تخمک‌گیری باید حدود ۵۰ تا ۱۰۰ آمپول شکمی تزریق می‌کردم و کلی دارو مصرف می‌کردم. روح، روان، پول و سلامتیت را می‌گذاری وسط تا شاید یک جنین ایجاد شود و هر بار که این اتفاق نمی‌افتد، تا مرز فروپاشی می‌روی.» این روایت تنها گوشه‌ای از فشار روانی و جسمانی است که بیماران تحمل می‌کنند. 

 

بسیاری از زوج‌ها در طول سال‌ها درمان، هزینه‌های هنگفتی می‌کنند، خانه و پس‌انداز خود را صرف می‌کنند و با امید به نتیجه مثبت به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند. اما حتی پس از چندین سال تلاش، وقتی پای کودکی در میان است، بسیاری همچنان با حسرت و ناامیدی مواجهند. یکی از بیماران می‌گوید: «پول دو خانه را خرج کردیم تا صاحب فرزند شویم اما هنوز وقتی مهرماه می‌شود و به مدرسه نگاه می‌کنیم، با همسرم حسرت می‌خوریم و به بچه‌ها و والدینشان نگاه می‌کنیم.»

 

مسئله فقط مالی نیست؛ فشار روحی و روانی نیز سهم عظیمی دارد. روز انتقال جنین در IVF، بیماران در اتاق عمل شاهد داستان‌های مشابه خود هستند. زنانی که برای دو و حتی پنجمین بار در حال تجربه این روند هستند و کسانی که آخرین شانس خود را امتحان می‌کنند بر شدت اضطراب و دلهره زوج‌ها می‌افزاید و روحیه آن‌ها را تخریب می‌کند. 

 

بسیاری از زوج‌ها حتی پس از درمان‌های متعدد نتیجه‌ای نمی‌گیرند و ناچارند گزینه‌های جایگزین مانند رحم اجاره‌ای را امتحان کنند. اما این مسیر هم همیشه موفقیت‌آمیز نیست. یکی از بیماران روایت می‌کند: «من حتی رحم جایگزین را امتحان کردم و نشد. به هر دری زدم اما بسته بود. دنیای من دیگر برای همیشه تاریک است.» تزریق‌های مکرر هورمون، آزمایش‌ها و سونوگرافی‌های متعدد، همراه با فشار روانی انتظار نتیجه، زندگی روزمره زوج‌ها را دچار اختلال می‌کند. حتی خواب دیگر آرامش‌بخش نیست؛ این جملات، تصویر تلخ و واقعی اضطراب، امید و ناامیدی را نشان می‌دهد. 

 

کلینیک یا کابوس؟ تأثیر فضای درمانی بر روان بیماران ناباروری

یکی از چالش‌های کمتر دیده‌شده در مسیر درمان ناباروری، وضعیت فیزیکی و محیطی مراکز درمانی است. طراحی و شرایط این مراکز، نقش مستقیمی در آرامش روانی بیماران دارد؛ موضوعی که اغلب نادیده گرفته می‌شود. زوج‌هایی که در طول سال‌ها درمان ناباروری تجربه‌اندوزی می‌کنند، بهتر از هرکس می‌دانند، محیطی که در آن درمان می‌شوند نیز بر شدت استرس و بیم و امید آن‌ها اثر می‌گذارد. 

 

بخش ناباروری بیمارستان «آ» دو طبقه زیر زمین قرار دارد و به دلیل رنگ کاشی‌ها و نور کم و قدیمی، محیطی سرد و دلگیر ایجاد کرده است. این بخش در کنار واحد‌های هماتولوژی و شیمی‌درمانی واقع شده و مشاهده بیماران این دو بخش، روحیه مادران مراجعه‌کننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یکی از مراجعان این بیمارستان در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: «اگر شرایط مالی مساعدتری داشتیم، هیچ‌گاه به این مرکز نمی‌آمدیم. سه بار مراجعه کرده‌ام و پس از هر بازگشت، یادآوری صدای غمگین مراجعین هنگام صحبت و گریه‌های بخش شیمی درمانی تا ساعت‌ها من را مستعد گریه می‌کند.» 

 

وضعیت اتاق‌های ویزیت نیز چندان مطلوب نیست؛ در بیمارستان «آ» سه ماما در یک اتاق کوچک به تعداد زیادی بیمار رسیدگی می‌کنند. فقدان حریم شخصی و نبود فضای آرام برای مشاوره، مشکلات بیماران را مضاعف می‌کند. حتی بیمارستان‌های نوساز و مدرن‌تر مانند بیمارستان «ب»، با وجود ظاهر شیک و توجه گردشگران سلامت، همچنان فضای دلچسبی برای مراجعان بخش ناباروری ندارد. 

 

این شرایط، موجب می‌شود که بسیاری از زوج‌ها علی‌رغم هزینه کمتر مراکز دولتی، ترجیح دهند درمان خود را در مراکز خصوصی انجام دهند. علت این تصمیم، نه کیفیت علمی بلکه تجربه محیطی و روانی مطلوب‌تر است. زوج‌ها حاضرند هزینه بیشتری پرداخت کنند تا تحت فشار محیطی و اضطراب کمتری قرار بگیرند. 

 

علاوه بر این، فقدان متخصصان ماهر در مراکز دولتی، به مسئله دامن می‌زند. پزشکان خوب و با تجربه ترجیح می‌دهند در مراکز خصوصی فعالیت کنند، زیرا بار کاری و مشکلات مدیریتی مراکز دولتی، جذابیتی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند. نتیجه آن می‌شود که زوج‌ها برای دسترسی به تخصص، مجبور به پرداخت هزینه‌های بالاتر در بخش خصوصی هستند و چرخه فشار مالی و روانی ادامه پیدا می‌کند. 

 

بیمه و حمایت قانونی؛ وعده‌ها و واقعیت

در طول سال‌های اخیر، قانون‌گذاران تلاش کرده‌اند تا از طریق پوشش بیمه‌ای، بار مالی درمان ناباروری را برای زوج‌ها کاهش دهند. مهرماه ۱۴۰۰ و در ابتدای تشکیل دولت سیزدهم، تحت‌پوشش قرار گرفتن هزینه‌های درمان ناباروری و نازایی یکی از مصوبه‌های هیئت دولت بود. کمتر از یک سال بعد، وزارتخانه‌های بهداشت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان برنامه و بودجه، ضوابط پوشش بیمه‌ای خدمات ناباروری را تصویب کردند تا روند درمان حدود چهار میلیون زوج نابارور تحت حمایت بیمه قرار گیرد. 

 

در ابلاغیه‌های رسمی آمده است که هزینه‌های درمان زوج‌های نابارور در مراکز دولتی تا ۹۰ درصد و در مراکز خصوصی تا ۷۰ درصد براساس تعرفه بیمه سلامت پرداخت می‌شود. همچنین سخنگوی دولت اعلام کرد که همه مراکز درمانی موظف به عقد قرارداد با سازمان‌های بیمه‌گر پایه هستند و تمدید پروانه این مراکز مشروط به قرارداد با بیمه‌های پایه خواهد بود. با این حال، تجربه میدانی بیماران، فاصله قابل توجهی میان قانون و واقعیت عملی نشان می‌دهد. 

یکی از بیماران می‌گوید: «در طول یک دوره درمان بیش از سیصد میلیون تومان پرداخت کردیم، با وجود داشتن دفترچه درمانی، برای هر دور آزمایش میلیون‌ها تومان هزینه شد و بیمه هیچ حمایتی نکرد.» چنین روایت‌هایی نشان می‌دهد که اجرای پوشش بیمه‌ای به شکل یکپارچه و مؤثر هنوز با موانع جدی روبه‌رو است. 

 

سازمان بیمه سلامت، با ارائه اطلاعات دقیق، مدعی است که خدمات ناباروری در سه سطح ارائه می‌شود؛ از خدمات پایه پزشکی و مامایی تا بیمارستان‌ها و مراکز فوق تخصصی. دارو‌هایی که قبلاً تحت پوشش نبودند، اکنون تا حدی شامل بیمه می‌شوند و اقدامات پاراکلینیکی و تجهیزات پزشکی مرتبط با درمان ناباروری نیز تحت حمایت قرار گرفته‌اند. برای مثال، ذخیره تخمک برای بانوان مبتلا به سرطان و چهار خدمت فوق تخصصی کمک به باروری شامل IUI، ICSI، FET و IVF بدون محدودیت سنی در سیستم بیمه‌ای کشور پیاده‌سازی شده است. 

 

با این حال، بیماران گزارش می‌دهند که در عمل، پوشش بیمه‌ای محدود و موانع اجرایی زیاد است. بسیاری از آزمایش‌ها و دارو‌ها که در مراکز خصوصی ضروری محسوب می‌شوند، یا تحت پوشش نیستند یا بیمه مابه‌التفاوت دارو‌های ایرانی و خارجی را تقبل نمی‌کند. این فاصله میان وعده قانونی و اجرای واقعی، باعث شده است که زوج‌ها همچنان با هزینه‌های سرسام‌آور دست‌وپنجه نرم کنند و بسیاری از آن‌ها برای بهره‌مندی از بیمه مجبور به تحمل طولانی شدن مراحل درمان و تکرار آزمایش‌ها هستند. 

 

علاوه بر مسائل مالی، تأخیر در ارائه خدمات و فرایند‌های بروکراتیک بیمه‌ها نیز مشکلات را دوچندان می‌کند. زوج‌ها باید مراحل اداری پیچیده‌ای را طی کنند تا حتی بخشی از هزینه‌ها بازپرداخت شود. این وضعیت، فشار روانی ناشی از درمان ناباروری را تشدید کرده و گاه امید بیماران به حمایت قانونی را نیز تضعیف می‌کند. 


نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × سه =