به گزارش خبرنگار مهر، محوطه باستانی سیلک کاشان که بهعنوان کهنترین مرکز شهرنشینی و صنعت در فلات مرکزی ایران شناخته میشود، این روزها شاهد یکی از مهمترین فصلهای کاوشهای خود است. طرح بازنگری سیلک که طی سالهای اخیر با هدف بازخوانی علمی دادههای پیشین، مستندسازی یافتهها و پاسخ به پرسشهای تازه باستانشناسی آغاز شد، اکنون به چهارمین مرحله خود رسیده و فصل چهارم از این مرحله به گفته متخصصان میتواند نقطه عطفی در شناخت تمدنهای کهن مرکز ایران باشد.
جواد حسینزاده، باستانشناس و مدیر پایگاه میراث فرهنگی سیلک که سرپرستی میدانی بخشی از این کاوشها را بر عهده دارد، در گفتوگویی با خبرنگار مهر توضیح میدهد: فصل تازه نهتنها ادامه منطقی کاوشهای پیشین است بلکه بهعنوان حلقه نهایی مرحله سوم بازنگری، دادههای کمنظیری از زندگی مردمان چند هزار سال پیش ارائه کرده است.
وی با اشاره به روند اجرای این طرح یادآور میشود که مرحله نخست بازنگری به سرپرستی دکتر حسن فاضلی آغاز شد و مرحله دوم با هدایت دکتر جبرئیل نوکنده ادامه یافت. در مرحله سوم نیز علاوه بر ریاست کل موزه ملی ایران، تیمی متشکل از باستانشناسان دانشگاه کاشان و دیگر مراکز علمی کشور حضور داشتند.
وی تأکید میکند: فصل چهارم را میتوان آخرین بخش این مرحله دانست که در آن شواهد صنعتی و معماری، بیش از هر زمان دیگری خود را نشان داده است.
کشف خانههای مادها و سازههای عمومی
یکی از مهمترین یافتههای این فصل به گفته حسینزاده، شناسایی بقایای معماری خانگی و عمومی است. وی میگوید: در این فصل خانههایی متعلق به دوره مادها آشکار شد که حدود سه هزار سال پیش ساخته شدهاند. این خانهها نمایانگر سبک زندگی خانوادگی و سازماندهی اجتماعی در دورهای هستند که مرکز ایران به سمت شهرنشینی و شکلگیری ساختارهای سیاسی حرکت میکرد.
در کنار این خانهها، بقایای سازههای عمومی همچون جویهای سفالی آب نیز شناسایی شد. به اعتقاد کارشناسان، وجود چنین سازههایی نشاندهنده شکلگیری شبکههای مدیریت آب و برنامهریزی شهری در مرکز ایران است؛ پدیدهای که در بسیاری از محوطههای همدوره کمتر مشاهده شده است.
وی توضیح میدهد: برخی از این سازهها احتمالاً با سکوی خشتی بزرگ سیاهرنگی در ارتباط بودهاند که در سالهای گذشته بخشی از آن در سیلک نمایان شده بود. این باستان شناس احتمال میدهد این سکو کارکرد آئینی یا سیاسی داشته و جویهای سفالی نقش پشتیبانی زیرساختی را ایفا میکردهاند.
ظهور صنعت فلزکاری در فلات مرکزی
اما شاید مهمترین بخش یافتههای فصل چهارم را بتوان کشف کارگاههای فلزگری دانست. مدیر پایگاه میراث فرهنگی سیلک میگوید: در این فصل شواهد متعددی از کارگاههای فلزکاری شامل ابزارها، ادوات سنگی و سفالی و نیز سربارههای ناشی از ذوب فلزات به دست آمد. این مجموعه نشان میدهد که مردمان سیلک نهتنها بهصورت پراکنده بلکه به شکل سازمانیافته و صنعتی به تولید فلزات میپرداختهاند.
بر اساس دادههای جدید، در سیلک فعالیتهای مرتبط با مس، آهن و حتی نقره مشاهده شده است. وی میافزاید: آنچه اهمیت ویژه دارد، کشف شواهدی از فرآیند استحصال نقره از طریق روش قالکاری است. ما حتی نمونهای از قال نقره را در کارگاه به دست آوردیم که بهنوعی نخستین مدرک ملموس این فن در مرکز ایران محسوب میشود.
به باور کارشناسان، این کشفیات نشان میدهد که توسعه اقتصادی و اجتماعی در منطقه نه بر پایه کشاورزی و دامپروری، بلکه بر محور صنایع پیشرفتهای چون فلزگری و سفالگری استوار بوده است. وی تصریح میکند: مدارک امروز نشان میدهد اساس حیات در مرکز ایران، برخلاف تصور پیشین، بر کشاورزی استوار نبوده بلکه صنایع دستی و فلزی نقش محوری داشتهاند. حتی احتمال میدهیم صنایع دیگری همچون نساجی نیز وجود داشتهاند که به دلیل جنس مواد، آثارشان بهصورت باستانشناسی باقی نمانده است.
لایههای ششم و سوم؛ گنجینهای از تاریخ
یکی از پرسشهای همیشگی درباره یافتههای جدید، مربوط به لایههای فرهنگی و تاریخی آنهاست. حسین زاده در توضیح این موضوع بیان میکند: بخشی از آثار معماری که مشاهده کردیم، متعلق به دوره مادها یعنی لایه ششم سیلک است که حدود ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش را شامل میشود. در عین حال آثار دیگری همچون بقایای کارگاههای فلزگری در لایه سوم یافت شد که قدمتی حدود ۵۰۰۰ تا ۵۵۰۰ سال دارند.
این گستره زمانی وسیع نشان میدهد که سیلک در دورههای متوالی حیات فعال داشته و کارکرد آن تنها محدود به یک بازه کوتاه نبوده است. به بیان دیگر، سیلک همزمان با تحولات بزرگ تاریخی از عصر مس تا دوره مادها، همواره نقشی تعیینکننده در شکلگیری تمدنهای ایرانی ایفا کرده است.
از کاوش تا موزه میدانی
یکی دیگر از نکات قابلتوجه در این فصل، رویکرد تازه به نگهداری و عرضه آثار است. مدیر پایگاه میراث فرهنگی سیلک توضیح میدهد: ما تلاش کردیم تا حد امکان آثار را در محل اصلی خود باقی بگذاریم. هدف این است که مردم آثار را نه در ویترینهای بسته موزهها بلکه در همان جایی ببینند که هزاران سال پیش مورد استفاده بوده است.
برای تحقق این هدف، تیم کاوش اقدام به نصب سازههای حفاظتی موقت شامل داربست، ورقهای محافظ و دوربینهای نظارتی کرده است. این اقدامات بهعنوان گامی مقدماتی در نظر گرفته شده تا طی دو سال آینده یک سازه دائمی و سازگار با شرایط محوطه ایجاد شود. به گفته وی، در آینده سیلک بهصورت یک موزه میدانی یا سایتموزه ساماندهی خواهد شد تا بازدیدکنندگان امکان تجربه مستقیم تاریخ را داشته باشند.
نقش علمی و بینالمللی طرح بازنگری
مرحله سوم طرح بازنگری سیلک که اکنون به فصل چهارم خود رسیده، دستاوردهای گستردهای برای جامعه علمی کشور داشته است. حسین زاده معتقد است: در چهار سال اخیر اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره حیات مردمان پیش از تاریخ منطقه مرکزی ایران به دست آوردهایم. این اطلاعات طی یکی تا سه سال آینده در قالب مقالات علمی منتشر و در اختیار جامعه باستانشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی تاریخی و پژوهشگران بینالمللی قرار خواهد گرفت.
وی تأکید میکند: یافتههای سیلک نهتنها برای شناخت تاریخ ایران بلکه برای درک روندهای جهانی تمدن اهمیت دارد. چراکه این محوطه بهعنوان پلی میان فرهنگهای شرق و غرب آسیا شناخته میشود و دادههای آن میتواند بخشی از معماهای شکلگیری جوامع پیچیده انسانی را پاسخ دهد.
حضور دانشگاه کاشان و موزه ملی ایران
بر اساس توضیحات وی، سرپرستی کاوشها بر عهده دکتر جبرئیل نوکنده، رئیس کل موزه ملی ایران است. در کنار وی، دانشگاه کاشان و گروه باستانشناسی این دانشگاه نقشی محوری در اجرای پروژه دارند. وی بر اهمیت همافزایی میان نهادهای علمی و اجرایی تأکید میکند.
این باستان شناس معتقد است که حضور دانشگاه در کنار سازمان میراث فرهنگی میتواند الگویی برای سایر محوطهها باشد، چراکه این همکاری نهتنها به تولید دانش کمک میکند بلکه زمینه تربیت نسل جدیدی از باستانشناسان را نیز فراهم میسازد.
اکنون که فصل چهارم به پایان خود نزدیک میشود، پرسش اصلی این است که آینده طرح بازنگری چه خواهد شد. مدیر پایگاه میراث فرهنگی سیلک میگوید: با پایان این فصل، مرحله سوم بازنگری عملاً کامل میشود اما این به معنای پایان پژوهش در سیلک نیست. برعکس، دادههای به دست آمده خود آغازگر پروژههای جدیدی خواهند بود که هم در سطح ملی و هم بینالمللی دنبال میشوند.
به گفته وی، نتایج بهدستآمده باید با روشهای علمی نوین همچون آنالیزهای متالوگرافی، بررسیهای زیستباستانشناسی و تحلیلهای تطبیقی مورد مطالعه قرار گیرند. این مطالعات میتوانند جزئیات بیشتری درباره فناوریهای فلزکاری، الگوهای معیشتی و ساختارهای اجتماعی مردمان سیلک آشکار کنند.
نظرات کاربران