فرجالله فصیحی رامندی در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به خاطرات خود از شهید سیدعلیاکبر ابوترابیفرد اظهار کرد: آشنایی من با شهید ابوترابی مربوط به سال ۱۳۵۷ در قزوین است و در راهپیماییهایی که علیه رژیم شاه برگزار میشد با ایشان آشنا شدم.
وی افزود: ایشان و خانواده این شهید در راهپیماییهایی که علیه رژیم شاه برگزار میشد حضور فعال و مؤثر داشته و محور بودند و از همان زمان با ایشان آشنا شدیم و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی و پس از اسارت انس و الفت بیشتری میان ما شکل گرفت.
۱۵ ماه در کنار شهید ابوترابی بودم
رامندی با بیان اینکه من در عملیات خیبر مجروح شده و به اسارت بعثیها درآمدم عنوان کرد: ۱۵ ماه پایانی اسارت خود را در کمپ ۱۷ و در کنار شهید ابوترابی گذراندم.
فصیحی رامندی افزود: آنچه باعث محبوبیت شهید ابوترابی میشد رفتار، برخورد و هدایتهای ایشان بود و این ویژگیها موجب شده بود که اسرا، چه آنان که ایشان را دیده بودند و چه آنان که ندیده بودند شیفتهاش باشند.
وی تصریح کرد: بیش از ۴۰ هزار آزاده ایرانی ارادتمند ایشان بودند و این علاقه تنها محدود به اسرای انقلابی نبود بلکه حتی اسرای ضدانقلاب یا کسانی که به دلایل غیرجنگی اسیر شده بودند نیز مرید ایشان بودند.
این آزاده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: اثر شهید ابوترابی در دوران دفاع مقدس و اسارت آنقدر عمیق بود که اگر ایشان نبود به نظر من ۵۰ درصد از اسرا از عراق سالم بازنمیگشتند و با مشکلات بسیار عدیدهای مواجه میشدند.
راهنماییهای شهید ابوترابی فشار اسارت را بر اسرا کم کرد
وی تاکید کرد: راهنماییها، هدایتها و توجه به همه امور و شئون اسرا از جمله سلامتی روحی، روانی و جسمی آنان توسط شهید ابوترابی موجب شد که اسرا در دوران اسارت فشارهای کمتری را تحمل کنند.
این آزاده دفاع مقدس ادامه داد: ما به دلیل جوانی و روحیه مقاومت گاهی با نیروهای عراقی درگیر میشدیم اما شهید ابوترابی تلاش میکرد این درگیریها را کاهش دهد و همواره تأکید میکرد که باید نظام و ساختار ارتش عراق را در اردوگاه محترم بشماریم تا فشارها بر ما بیشتر نشود.
وی عنوان کرد: ایشان معتقد بود اگر آرامش داشته باشیم میتوانیم به ایمان، عقیده و سلامت خود برسیم درگیری و فشار تنها باعث میشود از اعتقادات، کلاسها، جلسات و حتی ورزش دور شویم و آسیب بیشتری ببینیم.
فصیحی رامندی با اشاره به برنامههای فرهنگی و آموزشی دوران اسارت گفت: ما در اردوگاه برنامههای متعدد و متنوعی داشتیم که به دور از چشم عراقیها برگزار میشد؛ از کلاسهای آموزشی و نهضت سوادآموزی گرفته تا کلاسهای عقیدتی، سیاسی و آموزش قرآن در همه سطوح شامل روخوانی، روانخوانی، تجوید و حفظ. علاوه بر این، برنامههای ورزشی تخصصی و عمومی نیز در جریان بود تا افرادی که از نظر اعتقادی ضعیفتر بودند، حداقل از سلامت جسمی برخوردار باشند.
جامعه باید ویژگیهای اخلاقی شهید ابوترابی را بشناسد
وی تأکید کرد: امروز جامعه باید ویژگیهای اخلاقی شهید ابوترابی را بشناسد و برای نسل نوجوان و جوان تبیین کند.
رامندی با بیان اینکه شاخصه مهم ایشان، رفتار اخلاقی و برخورد انسانی بود اضافه کرد: حاج آقا تمام وقت خود را برای افراد مختلف میگذاشت و به کسانی که از نظر اعتقادی ضعیفتر بودند، توجه بیشتری داشت و حتی به نیروهای انقلابی تأکید میکرد که اگر معتقدید نیروی مذهبی و انقلابی هستید، باید به این افراد توجه بیشتری داشته باشید.
فصیحی رامندی افزود: عراق ماهی یک و نیم دینار به ما در اسارت پول میداد تا مایحتاج خود را مانند حمام، وسایل مورد نیاز، سیگار و سایر اقلام تهیه کنیم اما حاج آقا به نیروهای انقلابی و معتقد تأکید کرده بود که نیمی از این مبلغ را باید کنار بگذارند تا برای افرادی که از نظر اعتقادی و شرایط زندگی نیاز بیشتری دارند، هزینه شود تا آنان به عراقیها نیازمند نشوند و دست نیاز به دشمن دراز نکنند.
وی در ادامه گفت: خود حاج آقا نیز در اوج اخلاق، احترام و ادب بود و اجازه نمیداد اسرا از این اصول فاصله بگیرند یا شرایط متفاوتی در اردوگاه حاکم شود.
این آزاده دفاع مقدس تاکید کرد: خبر شهادت ایشان بسیار تأثربرانگیز بود و حتی خبر شهادت را من به برادر ایشان سید محمد ابوترابی رساندم.
وی در پایان عنوان کرد: پس از شنیدن خبر، تلاش کردیم برنامههای متعددی برای بزرگداشت ایشان برگزار کنیم. تلاش کردیم پیکر ایشان را در قزوین دفن کنیم، اما بنا به وصیت شهید و خواست خانواده، پیکر مطهر ایشان در مشهد دفن شد و ما نیز به این وصیت احترام گذاشتیم.
نظرات کاربران