0

فداکاران بی‌ادعا

فداکاران بی‌ادعا
بازدید 4

به گزارش خبرگزاری مهر، آگاه نوشت: احمد نجاتیان، رئیس کل سازمان نظام پرستاری می‌گوید: «امروز از نظر آموزش پرستاری خودکفا هستیم. پرستاران ۲۴ ساعته و بدون تعطیلی مشغول خدمت هستند اما کمبود استخدام، اضافه‌کاری اجباری و مشکلات معیشتی، پرستاران را آزار می‌دهد و مسئولان باید توجه بیشتری به این قشر فداکار داشته باشند. وقتی می‌گوئیم جامعه پرستاری، طیف وسیعی از ارائه‌کنندگان خدمات را منظور داریم؛ از همکاران سختکوش فوریت‌های ۱۱۵و پیش‌بیمارستانی که در تمام لحظات، در جاده و خیابان و بیابان خدمت ارائه می‌دهند تا پرستارانی که در بیمارستان‌ها فعالیت می‌کنند، همکاران کمک‌پرستار، همکاران اتاق عمل و هوشبری و مدیران پرستاری از وزارت بهداشت تا بیمارستان‌ها، همه جزو خانواده بزرگ پرستاری کشورند.»

فشار روانی و کیفیت زندگی

یک مطالعه علمی که سال ۱۴۰۱ روی پرستاران شاغل در بیمارستان‌های مرجع کووید -۱۹ و سایر بیمارستان‌ها انجام شد، نشان می‌دهد که این حرفه به طور ذاتی یکی از مشاغل پراسترس دنیا محسوب می‌شود. عوامل استرس‌زایی مانند تماس مکرر با درد و رنج بیماران، بار کاری زیاد، نبود امنیت شغلی، حقوق و دستمزد پایین و بی‌توجهی به جایگاه واقعی پرستاران از جمله دلایل اصلی این فشار روانی هستند. یادمان نرفته که در دوران همه‌گیری، این استرس‌ها با ترس از آلوده کردن اعضای خانواده تشدید شد و بار کاری ناشی از بیماری، بسیاری از پرستاران را در مورد ادامه کار دچار تردید کرد.

به نحوی که بارها شاهد بودیم پرستارانی که فرزندان کوچک داشتند در محفظه یا از پشت در با اعضای خانواده ملاقات می‌کردند و مدت زمان طولانی نبود امکان حضور در خانواده باعث افزایش فشار کاری‌شان می‌شد؛ روزهایی که پرستاران و کادر درمان حتی زمانی که امکان خروج از محل کار خود را داشتند باز هم به خانه نمی‌رفتند. چون با توجه به ناشناخته بودن بیماری کرونا، امکان انتقال آن به دیگر اعضای خانواده وجود داشت.

پایداری در پاندمی کرونا

طبق آمار رسمی، نزدیک به ۱۵ هزار پرسنل پزشکی و صد هزار پرستار در خط مقدم مبارزه با کووید -۱۹ در ایران ما فعال بودند که متأسفانه شماری از آنان در این جدال جان باختند. نرجس خانعلی‌زاده نخستین پرستاری بود که همان روزهای اول اعلام همه‌گیری، در اوج جوانی و آرزوها، در راه انجام وظیفه جان خود را از دست داد.

فریبا حاجی‌محمدی، سرپرستار بخش جراحی اعصاب بیمارستان سینا در زمان کرونا می‌گوید: «استرسی که گروه پرستاری تجربه کرد هیچ گروه دیگری آن را تجربه نکرد.» او با سابقه بیش از ۲۰ سال، حال و هوای آن روزها را اینگونه توصیف کرده است: «اول صبح با نگرانی وارد بخش می‌شویم… ولی وقتی وارد می‌شوی و می‌بینی تعدادی بیمار هستند که به تو نیاز دارند و می‌توانی امیدی برای آنها باشی، نگرانی‌هایت از بین می‌روند.»

مهیمن الخطاوی، پرستار عراقی‌الاصل اما متولد ایران در روزهای همه‌گیری کووید ۱۹ به عنوان پرستار در بخش بستری بیمارستان طالقانی آبادان مشغول کار بود. او در نخستین روزهای شیوع کرونا گفته بود: «ما همه می‌ترسیم. اما من هنوز هم امیدوار هستم. هر روز شیفت خود را با امید شروع می‌کنم که همه تجهیزات محافظت شخصی مورد نیاز موجود باشند و بیمارانم برای من اولویت دارند. دو بیمار داشتیم که نتیجه آزمایش‌های‌شان مثبت بود اما بهبود یافتند. در یک دوران پراسترس، این خود پرتوی نور کوچکی است.» همه اینها نشان از استرس و اضطرابی دارد که در هر لحظه زندگی پرستاران پررنگ است.

جنگ‌ها، هر کدام یک آزمون

این سرزمین دوران هشت سال دفاع مقدس را هم به خاطر دارد که پرستاران چگونه آن روزهای دشوار را کنار رزمندگان ماندند و درمانگر دردها و زخم‌هایشان شدند. در جنگ ۱۲ روزه هم بار دیگر نقش حیاتی پرستاران و سیستم سلامت در شرایط بحران آشکار شد. در این درگیری، ۸۰ شهر و ۹۰ شهرستان از ۲۶ استان کشور به صورت مستقیم تحت تأثیر حملات قرار گرفتند. در این شرایط تمام مرخصی‌های پرستاران لغو شد و نیروهای داوطلب به جمع نیروهای بیمارستانی اضافه شدند تا ارائه خدمات به بیماران معطل نماند.

نجاتیان، رئیس کل سازمان نظام پرستاری می‌گوید: «خدمات پرستاران هرگز تعطیل‌بردار نیست. در سیل، زلزله، آلودگی هوا یا جنگ، هیچ‌گاه خدمات سلامت به مردم متوقف نمی‌شود؛ بلکه نیاز به آنها افزایش می‌یابد. در جنگ ۱۲ روزه، کادر درمان و پرستاری در کنار نیروهای نظامی برای حفظ امنیت کشور و سلامت مردم، جانانه پای کار بودند. تمام مرخصی‌های آنان لغو شد و نیروهای داوطلب به جمع نیروهای بیمارستانی اضافه شدند تا حتی خدمات به یک بیمار معطل نماند. خانواده سلامت و پرستاری در این جنگ شهدایی را نیز تقدیم انقلاب کردند اما این خدمات تنها به نقش پرستاران محدود نمی‌شود.»

پرستاران ما در همه بحران‌ها ثابت کرده‌اند که امنیت سلامت جامعه با وجود آنان معنا می‌یابد. آنان نه تنها مجری دستورات پزشکی، بلکه مایه امید و تسکین بیماران در سخت‌ترین شرایط هستند. شهیده نرجس خانعلی‌زاده به عنوان یک نماد یکی از هزاران پرستار فداکاری است که در سکوت و با تحمل مشقت‌های بسیار، چرخ‌های نظام سلامت را به حرکت درمی‌آورند. بزرگداشت یاد و خاطره آنان، مستلزم عمل مسئولانه ما، شهروندان در قبال سلامت خود و مسئولیت‌پذیری نهادهای دولتی در قبال بهبود وضعیت معیشتی و حمایت از این قشر زحمتکش است. آینده سلامت این مرز و بوم، در گرو مراقبت از مراقبان سلامت است.

آرزو عباسی پرستار و کارشناس اتاق عمل

من پرستارم، کارشناس اتاق عمل؛ یعنی یکی از آن آدم‌هایی که قبل از طلوع آفتاب، روپوش سبزش را می‌پوشد و تا شب، بین صدای دستگاه‌ها و اضطراب بیماران می‌چرخد. ما همان‌هایی هستیم که در اتاق‌های سرد و بی پنجره بیمارستان، وقت را گم می‌کنیم. وقتی عمل جراحی ساعت‌ها طول می‌کشد، هیچ‌کس نمی‌پرسد آخرین باری که آب خوردیم یا به چشم‌مان خواب رفت، چه زمانی بوده. پرستاری همیشه شغل سختی بوده، اما این روزها سختی‌اش رنگ دیگری دارد.

حقوق‌مان با واقعیت زندگی همخوان نیست، اضافه‌کاری‌ها دیر پرداخت می‌شود، نیروها کم هستند، بیماران زیادند و توقع‌ها بی‌انتها. گاهی حس می‌کنم جامعه فقط وقتی ما را می‌بیند که بحرانی پیش می‌آید؛ مثل کرونا و بعد دوباره فراموش‌مان می‌کند. در اتاق عمل، لحظه‌ای برای اشتباه وجود ندارد. هر تصمیم و هر حرکت می‌تواند جان انسانی را نجات دهد یا برعکس. با این حال، کسی به فشار روانی ما فکر نمی‌کند. کسی نمی‌پرسد بعد از دیدن مرگ‌های پی‌درپی، بعد از شنیدن گریه خانواده‌ها، چطور به خانه برمی‌گردیم و وانمود می‌کنیم که همه‌چیز عادی است.

ما فقط به خاطر حقوق کار نمی‌کنیم. بیشترمان مانده‌ایم چون هنوز باور داریم شفا معنایی دارد. چون وقتی بیماری سالم از اتاق بیرون می‌رود، خستگی‌مان می‌ریزد. اما حقیقت تلخ این است که این شغل، دارد ما را فرسوده می‌کند؛ چه از نظر جسمی و چه روحی. ما نه قهرمانیم و نه فرشته. فقط انسانیم؛ با دلی پر از خستگی و امید. کاش صدای‌مان شنیده شود؛ پیش از آنکه سکوت، تنها چیزی باشد که از ما می‌ماند.

نرجس خانعلی‌زاده؛ نماد ایثارگری یک نسل

فداکاران بی‌ادعا

نرجس خانعلی‌زاده ۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۴ در شهر کلاچای استان گیلان به دنیا آمد. او پس از به پایان رساندن تحصیلات، دوره طرح پرستاری خود را در بیمارستان امام خمینی تهران گذراند و سپس به عنوان پرستار در بخش اورژانس بیمارستان میلاد لاهیجان مشغول به خدمت شد. او در یادداشت‌هایش از ترس‌های اولیه‌اش در مواجهه با بیماران می‌گوید و اینکه چگونه این حرفه او را ساخت: «جایی که از کسی که تحمل دیدن دررفتگی را نداشت آدمی را ساخت که بهترین بیمار برایش بیماری بود که دررفتگی داشت.»

نرجس چهارم اسفند ۱۳۹۸ به دنبال شیوع گسترده ویروس کرونا، حین رسیدگی به بیماران از حال رفت. او که با عوارض ریوی و تنگی نفس مواجه شده بود، در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد و بعدازظهر ۶ اسفند در ۲۴ سالگی در بیمارستان میلاد لاهیجان درگذشت. او را نخستین فوت شده همه‌گیری کرونا در ایران از میان کادر پزشکی می‌دانند. یکی از همکارانش در بخش که عکسی از چهره پراضطراب او در آی‌سی‌یو گرفته بود در صفحه اینستاگرامش نوشت: «این عکس رو گرفتم و بهش گفتم: می‌گیرم که وقتی خوب شدی به این روزها بخندیم. نشد بخندیم…»

برای پاسداشت فداکاری او، بخش اورژانس بیمارستان میلاد لاهیجان، اردیبهشت ۱۳۹۹ به نام وی نامگذاری شد و در خرداد ۱۴۰۰ نیز مجسمه‌ای به یاد او در میدان شهر کلاچای نصب شد. نرجس یک آرزو داشت؛ به سرپرستی گرفتن یک کودک و مادری کردن برای او. بعد از فوتش، مادر برای تحقق آرزوی دلبندش، دختربچه‌ای را به فرزندی پذیرفت تا دخترش، نرجس شاهد قد کشیدن او در آسمان‌ها باشد. اکنون «باران» با یاد و خاطره نرجس کنار مادرش، آسیه خانم قد می‌کشد. مادر می‌گوید: «باران در خانواده ما حکم آرام‌بخش را ایفا می‌کند. دلتنگ نرجس که می‌شویم باران را در آغوش می‌کشیم و می‌بوییم.»

فرسودگی، کمبود و حقوق ناتوان‌کننده

پرستاران به‌عنوان یکی از عناصر حیاتی نظام سلامت، همواره فشارهای شغلی بالا، شیفت‌های سخت و مسئولیت سنگین مراقبت از بیماران را تجربه کرده‌اند. طی سال‌های اخیر با افزایش انتظارات و چالش‌های معیشتی، موضوع وضعیت حقوق و شرایط کاری پرستاران در کانون بحث‌های عمومی قرار گرفته است. فشار کاری زیاد، شیفت‌های طولانی، چندبیماره بودن هر پرستار و ساعات فراوان کار اضطراری، باعث فرسودگی و کاهش کیفیت خدمات شده است.

یکی از شکایات مکرر، تأخیر در پرداخت حقوق و معوقات تعرفه‌گذاری است. در برخی شهرها معوقات تعرفه خدمات پرستاری ماه‌ها به تأخیر افتاده است. وضعیت پرداخت در استان‌های مختلف متفاوت است؛ مثلاً در تهران تأخیر حقوق و تعرفه‌ها معمولاً بین یک تا دو ماه است. معوقات مزایا مانند حق مسکن، لباس، مأموریت و امثال آن نیز با تأخیر پرداخت می‌شوند. در گزارش میدانی متوجه شدیم که متوسط حقوق پرستاران در شهرهای بزرگ حدود ۲۰ میلیون تومان در ماه است؛ البته برخی با شیفت و اضافه‌کاری ممکن است درآمد بیشتری داشته باشند. در بیمارستان‌های خصوصی این رقم اندکی بالاتر یا گاهی پایین‌تر می‌رود.

مبنای حقوق پرستاری در برخی گزارش‌ها در سال ۱۴۰۴ حدود هشت میلیون تومان ذکر شده است؛ به همراه هزینه مسکن و دیگر مزایای بسیار اندک. ما در گفت‌وگو با پرستاران متوجه شدیم که این مبلغ از ۱۵ تا ۴۰ میلیون تومان متغیر است. معمولاً پرستاران طرحی که در دانشگاه‌های دولتی تحصیل کرده و به تازگی مشغول به کار شده‌اند و باید دو سال در بیمارستان‌های دولتی خدمت کنند، کمترین حقوق که معمولاً معادل ۱۵ میلیون تومان است را دریافت می‌کنند.
اختلاف حقوق میان پرستاران و سایر کارکنان در بخش سلامت یا بین پرستاران و پزشکان از موضوعات منتقدان است. برخی کارشناسان معتقدند که اگر حتی حقوق پرستار به ۱۴ میلیون تومان برسد، ورود به شغل پرستاری صرف ندارد. پرستاری جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب می‌شود. مطالعات بین‌المللی نشان داده‌اند که پرستاران در معرض فرسودگی شغلی شدید هستند؛ به خصوص در دوران پاندمی، جنگ و بحران‌ها در یک جامعه.

عوامل مؤثر بر فرسودگی شامل بار کاری زیاد، نبود کنترل بر برنامه کاری، کمبود منابع حمایتی، ساعات طولانی، شیفت شب و فشار روانی مرتبط با مراقبت از بیماران است. وقتی پرستار مجبور باشد چند کار انجام دهد یا به دلیل نبود نیروی کافی مسئولیت‌های چندگانه برعهده بگیرد، قطعاً امکان بروز اشتباهات و فشار روانی بیشتر می‌شود. یکی از انتقادات مهم، اجرا نشدن قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری است. برخی گفته‌اند تعرفه‌ها به دانشگاه‌ها واگذار شده و مسئولان وزارت بهداشت و بیمه‌ها در پرداخت آنها تأخیر دارند.

نمایندگان وزارت بهداشت اعلام کرده‌اند که گام‌هایی برای اصلاح نظام تعرفه پرستاری در دستور کار است؛ پیشنهاد شده تعرفه‌ها به‌صورت حقوق یا با تأخیر یک یا دو ماه پرداخت شوند. در مجلس، تصویب فوق‌العاده خاص برای پرستاران در برنامه هفتم توسعه نیز یکی از اقداماتی است که برای افزایش حقوق در دستور کار قرار گرفته است. اگرچه سالانه تعداد زیادی دانشجوی پرستاری فارغ‌التحصیل می‌شوند، اما محدودیت‌های استخدامی باعث می‌شود حجم زیادی از این نیروها شاغل نشوند یا وارد مشاغل دیگر شوند.

یکی از درخواست‌های اساسی پرستاران، اصلاح ارزش‌های نسبی تعرفه و افزایش میزان تعرفه‌هاست؛ طوری که سهم پرستاران از درآمدهای خدمات درمانی به‌شکل عادلانه‌ای تعیین شود. دولت و دانشگاه‌های علوم پزشکی باید تضمین دهند که حقوق و مزایا بدون تأخیر پرداخت شود و معوقات انباشته تسویه شود. با جذب نیروی جدید و بهبود نسبت پرستار به تخت، فشار کاری کاهش یافته و توزیع مسئولیت منصفانه‌تر خواهد شد. باید چارچوب‌هایی برای حمایت از پرستاران در مواقع استرس شغلی، شیفت‌های اجباری، بیماری و… ایجاد شود.

اعطای امتیازاتی مانند مسکن، امکانات درمانی، کمک هزینه مهدکودک، پاداش‌های ویژه برای شیفت شب، سختی کار و… باید در اولویت قرار گیرد. نهادهای نظارتی باید عملکرد پرداختی‌ها، اجرای قوانین و تخصیص منابع را رصد کنند تا پرستاران در نقاط دوردست یا استان‌های محروم کمتر آسیب ببینند. ارتقای مهارت، بهره‌وری و امکان رشد شغلی برای پرستاران باید جدی گرفته شود تا انگیزه باقی ماندن در این حرفه افزایش یابد. پرستاران نقش کلیدی در حفظ سلامت جامعه دارند اما با مشکلاتی جدی در حوزه حقوق، شرایط کاری و منابع مواجه‌اند.

اگرچه برخی اقدامات برای بهبود وضعیت آغاز شده‌اند ولی فاصله بین خواسته‌ها و اجرا بسیار گسترده است. برای حفظ انگیزه و ممانعت از هدررفتن سرمایه انسانی حوزه سلامت، ضروری است مسئولان در همه سطوح با جدیت به مطالبات پرستاران پاسخ دهند. ۱۰۰ هزار دلار حقوق سالانه پرستاران در کشورهای توسعه یافته است. رقمی بسیار متفاوت با دستمزد در ایران؛ همان عاملی که مهاجرت پرستاران را منطقی جلوه می‌دهد. ۳۰۰۰ دلار حقوق سالانه پرستاران ایرانی است؛ یعنی ماهانه معادل حدود ۲۵ میلیون تومان. ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ دلار حقوق ماهانه پرستاران در کشورهای توسعه یافته است؛ یعنی حدود ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان در ماه. ۳۰۰۰۰۰ پرستار در کشور مشغول کار هستند ۲۰۰۰۰ پرستار سالانه از ۲۲۰ دانشگاه در کشور فارغ‌التحصیل می‌شوند.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 11 =