به گزارش خبرنگار مهر، سید مهران محمدی، مدرس دانشگاه و دبیر کمیته پژوهشی حقوق شهری مرکز مطالعات شهر تهران در یاداشتی درباره مدیریت بحران تهران نوشت: دفاع ۱۲ روزه اخیر و ایستادگی غرورآفرین ملت ایران در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی، آزمونی برای زیرساختهای نظامی و دفاعی کشور بود. اما اکنون که غبار نبرد فرو نشسته و حدود ۳ ماه از آن گذشته است، آزمونی حیاتیتر در مدیریت کلانشهرها آغاز شده است: آزمون مدیریت پیامدهای انسانی تهاجم.
در این میان، رویکرد شهرداری تهران، فرصتی مغتنم برای تحلیل پارادایم نوین «مدیریت بحران انسانمحور» فراهم کرده است؛ رویکردی که نشان میدهد بازسازی یک شهر، فراتر از ترمیم کالبد و زیرساختهای آن است و تبلوری عینی از آیه شریفه «و لقد کرمنا بنی آدم… ( آیه ۷۰ سوره اسراء) است.
این پارادایم که ریشه در مفاهیم جامعهشناختی نیز دارد، نگاه به بحران را از سطح لجستیکی صرف به سطوح انسانی و اجتماعی ارتقاء میدهد. نکته قابل توجه این است که این رویکرد در پایتخت، صرفاً مبتنی بر شهود مدیریتی نیست. مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران به عنوان بازوی علمی شهرداری، مأموریت یافت تا ابعاد گوناگون حادثه را ارزیابی کرده و راهکارهایی تدوین کند که در آن «حفظ و ارتقاء کرامت شهروندی» یکی از اصول محوری باشد.
این استراتژی جامع را میتوان در چند حوزه کلیدی تحلیل کرد: نخست، گذار از «جبران خسارت» به «بازسازی کرامتمحور ». رویکرد سنتی بر ارزیابی مادی خسارت متمرکز است، اما شهرداری تهران نشان داد که بازسازی روح شهر در اولویت قرار دارد. کمپین شهری «خانواده ایران» و بازدیدهای حضوری شهردار از خانوادههای معظم شهدا، یک بیانیه قدرتمند اجتماعی است که سوگ خصوصی را به یک همبستگی عمومی تبدیل کرده و پیام همدلی و تکریم را از بالاترین سطح مدیریتی ارسال میکند.
دوم، حرکت از «اسکان اضطراری» به «سرپناه باکرامت» و توانمندسازی عملی. رویکرد سنتی ما را به سمت ردیفهای بیروح چادر سوق میدهد. اما رویکرد انسانمحور میپرسد: آیا این سرپناهها حریم خصوصی و امنیت روانی خانوادهها را تأمین میکنند؟ پاسخ عملی شهرداری به این پرسش، در اقدام سریع برای اسکان خانوادههای آسیبدیده در هتلها تبلور یافت. این انتخاب، فراتر از تأمین یک سقف، به معنای حفظ فوری کرامت انسانی در همان ساعات اولیه پس از بحران بود. در کنار این اقدام، تسهیلگری بلندمدتتری مانند ایجاد «مسیر سبز اداری» برای تسریع در صدور مجوزهای بازسازی، قدرت «عاملیت» را به شهروندان بازمیگرداند.
سوم، جایگزینی «حمایت عمومی» با «مداخلات تخصصی و مبتنی بر شواهد». علم مدیریت بحران انسانمحور، بر «تحلیل آسیبپذیری تفکیکی» (Disaggregated Vulnerability Analysis) و شناسایی دقیق گروههای در حاشیه (سالمندان، کودکان، بیماران) تأکید دارد. در همین راستا، اوج تلفیق دو استراتژی «سرپناه باکرامت» و «مداخله تخصصی» را میتوان در خبر استقرار کارشناسان سلامت روان در همان هتلهای محل اسکان آسیبدیدگان مشاهده کرد که یک سیاستگذاری پیشرو است که با حذف موانع فیزیکی و روانی برای دسترسی به خدمات، حمایت تخصصی را درست در نقطهای که بیشترین نیاز وجود دارد، ارائه میدهد.
این مصداق دقیق سیاستگذاری مبتنی بر شواهد (Evidence-Based Policy) برای جلوگیری از تبدیل ترومای حاد به اختلالات مزمن اجتماعی است.
افزون بر این، این رویکرد را میتوان در یک چارچوب حقوقی گستردهتر تحلیل کرد که در تلاقی حقوق بینالملل بشردوستانه، حقوق بشر و حقوق شهروندی قرار میگیرد. حقوق بینالملل بشردوستانه، که هدف اصلی آن کاهش آلام انسانی در مخاصمات مسلحانه است، دولتها را به حفاظت از غیرنظامیان و تأمین نیازهای اولیه آنها ملزم میکند. اقدامات تهران در تأمین «سرپناه باکرامت» و «حمایت روانی تخصصی» فراتر از یک سیاست داخلی، عمل به تعهدات برآمده از این شاخه حقوقی در قبال قربانیان تهاجم است. حق بر امنیت، حق بر سرپناه مناسب، حق بر سلامت (جسمی و روانی)، و مهمتر از همه، حق بر کرامت انسانی، مفاهیمی انتزاعی نیستند؛ بلکه تکالیف مشخصی را بر دوش نهادهای حاکمیتی قرار میدهند. در این منظر، الگوی مدیریت بحران تهران، تجلی عملی تبدیل این اصول حقوقی به یک تجربه زیسته و ملموس برای شهروندان آسیبدیده است.
در نهایت، الگوی مدیریت شهری تهران با تلفیق اقدامات نمادین، مداخلات روانشناختی هدفمند و تسهیلگری عملی، در حال ارائه مدلی جامع از مدیریت بحران است که بایستی هدف خود را در ارتقا و توسعه متناسب با کرامت شهروندان دنبال کند. این رویکرد یکپارچه که با هر دو زبان «قلب» و «خرد» با شهروندان سخن میگوید، نه تنها زخمهای ناشی از تهاجم را التیام میبخشد، بلکه با تقویت سرمایه اجتماعی، تابآوری پایتخت را در برابر هرگونه تهدید آتی به شکلی بنیادین افزایش خواهد داد. این، تعریف حماسه دوم است حماسه بازسازی بر مبنای کرامت انسانی.
نظرات کاربران