به گزارش خبرنگار مهر، در نشستی با موضوع بررسی علمی و کاربردی مسیر ازدواج مجدد، از خطاهای گذشته تا انتخاب آگاهانهتر با حضور رضا پورحسین رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران و معصومه حاتمی روانشناس خانواده برگزار شد.
رضا پورحسین رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران در ادامه نشست گفت: نگرش در روانشناسی همه چیز است. رسانه امروز در جایگاهی است که بتوانیم بگوییم رسانه همه چیز است. رسانه هر کاری بخواهد میتواند بکند و میتواند نگرشها را تغییر دهد.
وی افزود: داستان ازدواج مجدد داستان تغییر نگرش است. رسانه یعنی ترجمه منویات و افکار و تفکرات به گونهای که ترغیب ایجاد کند. بنا به گفته رهبر انقلاب جای سخنرانی در تلویزیون نیست. در رسانه باید به سمت سریال انیمیشن و مستند و همچنین سینما رفت تا بتوانیم نگرشها را تغییر دهیم.
وی در ادامه گفت: افراد در مقابل یک کار نمایشی چنان منفعل میشویم و عواطفمان تغییر میکند که شاید دیگر خودش نیست. سینما نگرش را در دو ساعت تغییر میدهد کاری که سخنرانی و میزگرد نمیتواند انجام دهد. هنجارها و سوگیریها دال بر یک نگرش است.
پورحسین ادامه داد: نگرش سه مؤلفه شناخت و عواطف و رفتار دارد. شروع تغییر نگرش در اسلام از عواطف شروع میشود نه شناخت. نقطه عزیمت ما از عاطفه شروع میشود. فرهنگ عاشورایی هم ابتدا با هیجان ایجاد میشود. سپس در بستر این هیجان عقل امکان و مجال ظهور پیدا میکند. در پیوندهای عاطفی میتوان عقل را به کار انداخت.
وی تاکید کرد: رفتار هم اثر گذار است. در موضوع اباعبدالله تباکی کردن مستحب است یا برای ایجاد یک ویژگی آن را انجام دهیم و تکرار کنیم.
پورحسین با اشاره به ازدواج مجدد در این فضا بیان کرد: در حوزه ازدواج باید بدانیم که فرد و اجتماع را نمیتوان جدا کرد. نگرش فردی را نمیتوان از نگرش خانواده و جامعه جدا کرد. لذا همه چیز در ازدواج مجدد به خود فرد وابسته نیست. اگر امروز ازدواج مجدد تقبیح میشود به دلیل کار رسانهای نکردن است. نهادهای رسانهای ما در این زمینه کار نمیکنند.
وی همچنین بیان کرد: تغییر تدریجی قالبهای شناختی، تفکیک هنجار و ارزش تبیین هدف از زندگی مشترک برای تغییر نگرش مؤثر است. موضوع فراتر از یک فرد است موضوع اقلیمی فرهنگی و اجتماعی است.
معصومه حاتمی روانشناس خانواده در این نشست بیان کرد: معمولاً میگویند ازدواج مجدد برای رفع نیازهای جسمانی و زیستی یا جنسی و یا تقسیم تربیت فرزند با فرد دوم است. ازدواج مجدد برای یافتن یک همراه برای ادامه زندگی است. ازدواج بعد معنوی عقلانی و اجتماعی جسمانی و عاطفی هم دارد.
وی افزود: در جامعه باید این تفکر پایهریزی شود که این ابعاد در ازدواج محقق شود. ازدواج مجدد برای فردی که یک شکست در ازدواج دارد باید یک ترمیم روانی را به همراه داشته باشد. یعنی فرد باید به این ترمیم روانی برسد تا بتواند ازدواج دوم کند فرد نباید هیجانات مثبت از ازدواج اول را با خود به زندگی جدید بیاورد مثلاً دلتنگی. یا حتی هیجانات منفی را نباید ازدواج قبلی همراه داشته باشد در این صورت آماده ازدواج نیست. باید روانش از ازدواج قبلی پاک شود.
وی همچنین گفت: فرد نمیتواند آن فصل زندگی را فراموش و پاک کند اما با حس مثبت یا منفی نسبت به ازدواج قبلی نباید وارد رابطه جدید شود. باید نسبت همسر دومش حس خنثی داشته باشد.
حاتمی در ادامه بیان کرد: بازسازی هویت شخصی برای ازدواج مجدد اهمیت زیادی دارد. اعتماد به نفس فردی که جدا شده است پایین میآید. عزت نفس فرد ممکن است نسبت به ظاهر، جایگاه اجتماعی، تحصیلات و موارد دیگر پایین آمده باشد.
وی با اشاره به اینکه مورد بعدی شفافسازی در مورد علل طلاق است گفت: بسیاری از افراد حاضر نیستند بگویند که مهارتهای اولیه زندگی را نداشت و مواردی مانند اعتیاد و خیانت را به عنوان علت طلاق عنوان میکنند و علت اصلی طلاق را به همسر جدید نمیگویند. باید اظهار کند که نظام ارزشی متفاوتی داشتهاند یا با هم هماهنگ نبودهاند. در این صورت با صداقت پایههای زندگی جدید را محکم بنا میکند.
وی تاکید کرد: باید شفاف شود ارتباطش با خانواده خود و خانواده همسر سابقش، وضعیت سرپرستی فرزندش و دیگر نکات به چه صورت است. شعار هم نباید داد. ثبات اقتصادی فرد هم مهم است. اگر فرد ثبات اقتصادی ندارد ورود به زندگی جدید هم برای او مشکل دارد.
حاتمی همچنین گفت: افراد در ازدواج اول به دنبال عشق و هیجان هستند اما در ازدواج دوم در جستجوی ثبات و آرامش هستند. در ازدواج اول اغلب بی تجربه عمل میکنند اما ازدواج دوم مبتنی بر آزمون و خطاهای قبلی است. فرد در ازدواج اول بر اساس احساسات یا فشار خانواده ازدواج میکند اما برای بار دوم واقع بینانه و بر اساس تجربه یا برای انگیزههایی مانند فرزند یا اقتصاد ازدواج میکند. در ازدواج اول دخالت خانوادهها وجود دارد اما در ازدواج دوم امکان دخالت فرزندان یا همسر سابق وجود دارد.
وی افزود: لذا باید خیلی هوشمندانه وارد شد زیرا شکست در ازدواج دوم تبعات بیشتری نسبت به ازدواج اول دارد.
نظرات کاربران