خبرگزاری مهر، گروه استانها: روزهای دی ماه برای مردم ایران زمین یادآور مردی است که عمر پررکتش در راه آبادانی و امنیت صرف کرد و در آخر نیز در همین راه در ساعت ۱:۳۰ دقیقه بامداد سیزدهم دی ماه در فرودگاه بغداد آسمانی شد و به یاران و دوستان شهیدش پیوست.
یارانی چون مهدی باکری، حسین یوسف اللهی و احمد کاظمی که سالها در فراقشان اشک میریخت. به بهانه سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به گفتگو با سردار علی احمدی یکی از یاران و همرزمان ایشان در عملیاتهای شرق کشور و پاکسازی این مناطق از اشرار و قاچاقچیان نشستیم.
سردار احمدی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: من سال ۱۳۶۰ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدم و تا پایان سال ۱۳۶۲ در جبههها حضور داشتم چرا که در همان سال ۶۲ به اسارت نیروهای بعثی درآمدم و حدود شش سال و نیم در اسارت عراق بودم؛ اسارتی که تا بعد از پذیرش قطعنامه و تبادل اسرا ادامه داشت.
وی ادامه داد: پس از قطعنامه و آزادی، در تاریخ ۲۸/۰۵/۱۳۶۹ به جمهوری اسلامی ایران بازگشتیم. وقتی برگشتیم، قانونی وجود داشت که به ما گفتند شما به خانههایتان بروید، وظیفهتان را انجام دادهاید، حقوق و مزایایتان برقرار است، اما دیگر مأموریت و کاری به شما داده نمیشود. یعنی عملاً گفتند شما بازنشسته محسوب میشوید و باید در خانه بمانید.
رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: اما واقعیت این بود که ما که سالها در جنگ و اسارت بودیم، با این حرفها آرام نمیگرفتیم، داغی که از سال ۶۲ در دل ما مانده بود، هنوز تازه بود. ما حس میکردیم هنوز تکلیف داریم.
بازگشت دوباره به خدمت
احمدی تأکید کرد: سال ۱۳۷۰، حدود عید یا بعد از عید، خدمت شهید شوشتری رسیدیم و عرض کردیم آقا، ما برگشتهایم اما قانون میگوید ما دیگر کاری نکنیم، اما دل ما آرام نیست. لایشان فرمودند از نظر قانون، شما وظیفهتان را انجام دادهاید، اما اگر خودتان میخواهید ادامه بدهید، مانعی نیست.
رزمنده سالهای دفاع مقدس بیان کرد: در بیرجند، تیپ ۳ امام رضا (ع) شکل گرفته بود؛ همان تیپی که بعدها پایه یگان فعلی شد. گفتند این تیپ از اهواز آمده و باید از صفر سازمان بگیرد، نیرو، تجهیزات، تشکیلات، امکانات. به من گفتند با همان مسئولیت قبلی برو و آنجا مشغول شو.
احمدی بیان کرد: سال ۷۰ و اوایل ۷۱، تیپ کمکم شکل گرفت و نیروها مستقر شدند و این تیپ شد تیپ انصارالرضا (ع) و مرتبط با لشکر ۴۱ ثارالله شد که فرماندهی آن را سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر عهده داشت و اینگونه بود که کم کم آشنایی ما با حاج قاسم شکل گرفت و عملیاتهای مشترکی در پاکسازی شرق ایران از وجود اشرار داشتیم.
وی درباره وضعیت بحرانی شرق کشور در اوایل دهه ۷۰ تصریح کرد: آن زمان بین جنوب خراسان، سیستانوبلوچستان و کرمان یک پهنه وسیع کویری وجود داشت؛ کویر لوت که به افغانستان و پاکستان میرسید.
همرزم شهید سلیمانی بیان کرد: در این منطقه، مافیای قاچاق مواد مخدر فعال بود؛ مافیایی که ریشهاش حتی به زمان شاه برمیگشت که جنس از افغانستان و پاکستان میآورد، از کویر رد میشد و به سمت اروپا میرفت.
احمدی اظهار کرد: حتی گروههای اشراری بودند که در آن زمان آدم ربایی میکردند و در ازای آزادی گروگانها پول مطالب میکردند و از پاسدار، معلم، مردم عادی و.. را میربودند، حتی مردم عادی جرأت نداشتند در کویر تردد کنند.
وی بیان کرد: خاطرم هست در آن زمان ماشینهایی که از بیرجند به زاهدان میرفتند، شب را در نهبندان میماندند و صبح ادامه مسیر میدادند چرا که از تردد در شب در آن مسیر میترسیدند.
رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: به واقع مسیر جنوب خراسان – از نهبندان، مادهکاریز تا مرز زابل و زاهدان – کاملاً ناامن بود اما بعد از چند سال و با مدیریت و تلاش سردار سلیمانی و درایتی که ایشان داشتند شرایط متفاوت شد.
شروع مأموریتها در شرق کشور
احمدی افزود: سردار سلیمانی که در آن زمان مسئولیت پاکسازی شرق کشور و کویر از وجود اشرار و قاچاقچیان را بر عهده داشت در برخورد با نیروها دلی دریایی داشت و نهایت تلاش خود را میکرد که امکانات و تجهیزات در اختیار نیروها قرار دهد و در این زمینه با دست باز برخورد میکرد.
وی درباره یکی از خاطرات خود از شهید سلیمانی بیان کرد: خاطرم هست در همان سالهای دهه ۷۰ مرحوم سالاری مسئول بسیج عشایری منطقه «درح» بود و یک روز به یکی از افراد گفتند برو و از پاسگاه چهارم یک فردی که آنجا منتظر است را به اینجا بیاور.
رزمنده دوران دفاع مقدس بیان کرد: وقتی آن فرد را به منطقه آورند تازه فهمیدیم ایشان سردار سلیمانی است که علی رغم داشتن سمت فرماندهی بدون هیچ تشریفاتی سوار بر یک موتور شده و به منطقه درح آمده و البته مدتی هم در آن منطقه مهمان اهالی شدند.
احمدی درباره یکی دیگر از خاطرات خود از این سردار دلها بیان کرد: من در منطقه ماده کاریز که در مسیر تردد کاروان اشرار بود، حضور داشتم و برای مقابله با اقدامات ناامن کننده اشرار برنامهریزی میکردیم.
صلابت در عین سادگی
احمدی گفت: روزی که سردار سلیمانی به اتاق ما در منطقه ماده کاریز آمدند را به خوبی به خاطر داریم که علی رغم قرار داشتن در جایگاه فرماندهی بدون هیچ اسکورت و به سادگی نزد ما آمدند ولی صلابت خاصی در چهره ایشان مشاهده میشد.
رزمنده دوران دفاع مقدس بیان کرد: به خوبی خاطرم هست در آن روز که ایشان را دیدیم کاپشنی بر دوش داشتند، آستینها را بالا زده بودند و وضو گرفته بودند.
وی ادامه داد: سردار سلیمانی با صلابت و ابهت از ما پرسیدند که «بچههای شما الان کجا و در چه منطقهای هستند».
آزاده دوران دفاع مقدس ادامه داد: ما به ایشان پاسخ دادیم که عدهای در منطقه «کوه سرخ» و برخی نیز در حیدر آباد هستند که بعد ایشان با حالت عصبانیت گفتند چه کسی به شما گفته که این کار را انجام میدهید.
اهمیت حفظ جان نیروها در نگاه شهید سلیمانی
احمدی بیان کرد: سردار سلیمانی وقتی دید ما کمی جا خوردهایم، پاسخ دادند من یک قطره خون که از بینی این بچهها بریزد را با صدها و هزاران نفر از آنان عوض نمیکنم و اصلاً نیاز به این کارها نیست.
وی با اشاره به اینکه بعد از آن توصیههایی کردند و سیستم عملیاتی خود در برخورد با اشرار را عوض کردیم، گفت: سردار شهید سلیمانی به حفظ جان نیروهای خود به شدت تأکید داشت و تنها در این مورد به شدت عصبانی میشدند.
همرزم شهید سلیمانی در مبارزه با اشرار شرق کشور بیان کرد: بعدها به سردار گفتم آن تشری که شما به ما زدید ما را آگاه کرد و موجب شد تا روش خود را در نگهداری نیروها در شرق تغییر دهم.
احمدی بیان کرد: منطقه مادهکاریز بسیار خطرناک بود گاه اشرار از زاهدان و زابل میآمدند، جاده بیرجند–زاهدان را میبستند. مردم را پیاده میکردند و گروگان میگرفتند.
وی افزود: چندین گروگانگیری داشتیم که معمولاً پول میخواستند و در آن زمان دو میلیون، پنج میلیون، ده میلیون رقم زیادی بود.
آزاده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: در یک مورد گروگان گیری بزرگی داشتیم که با درایت و فرماندهی پرابهت شهید سلیمانی و با محاصره زمینی و هلیکوپتری در نهایت بدون پرداخت هیچ پولی گروگانها آزاد شدند و بدون حتی یک تیر، همه نیروها سالم تحویل داده شدند. خودمان آنها را آوردیم.
امنیت کویر را مدیون شهید سلیمانی هستیم
احمدی یادآور شد: اگر امروز به آسانی در کویر لوت رفت و آمد میکنیم و به دهسلم و حیدرآباد و… میرویم باید به خاطر بیاوریم که امنیت آن مدیون تلاشهای سردار شهید سلیمانی و تدبیر او در دهه ۷۰ است.
وی افزود: خونهای زیادی در منطقه ریخته شد تا در نهایت امروز در این کویر زیبا گردشگری میکنیم و از وجود طبیعت زیبای خداوند لذت می بریم.
رزمنده دوران دفاع مقدس بیان کرد: حاج قاسم سلیمانی با حضورش امنیت میآورد و هر وقت اسمش میآید، این صحنهها جلوی چشم ما زنده میشود.
نظرات کاربران