خبرگزاری مهر، گروه استانها -سهیلا محمدی: دریای خزر، بزرگترین پهنه آبی بسته جهان، این روزها با کاهش بیسابقه ۲۹ متری سطح آب، ورود گسترده آلودگیها و نبود مدیریت یکپارچه میان کشورهای حاشیهای مواجه است. این بحران، نه تنها اکوسیستم شکننده دریای خزر را تهدید میکند، بلکه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گستردهای برای میلیونها نفر در منطقه به همراه دارد.
کارشناسان تأکید میکنند که نجات این میراث طبیعی، نیازمند عزم ملی و همکاری منطقهای است.
دریای خزر نهتنها میراثی طبیعی برای ایران و کشورهای همسایه است، بلکه سرمایهای تمدنی، تاریخی و زیستمحیطی به شمار میآید که حیات میلیونها انسان و گونههای بیشماری از موجودات زنده به آن گره خورده است.
این دریا از دیرباز جایگاهی ویژه در جغرافیای فرهنگی و اقتصادی ایران داشته و امروز نیز نقش حیاتی در امنیت غذایی، توسعه گردشگری، تجارت دریایی و حتی هویت ملی ما ایفا میکند. اما شکوه و عظمت این میراث بیبدیل در دهههای اخیر، زیر سایه تهدیدهایی جدی قرار گرفته که هر یک به تنهایی زنگ خطری برای آینده آن به شمار میآید.
از تغییرات اقلیمی تا رسوبات
تغییرات اقلیمی، کاهش سطح آب و نوسانات هیدرولوژیک از مهمترین چالشهایی است که اکوسیستم شکننده خزر را با خطر نابودی تدریجی مواجه کرده است. ورود بیرویه فاضلابهای شهری و صنعتی به دریا، رسوبات ناشی از رودخانهها و همچنین آلودگیهای نفتی، چهره این پهنه آبی را مخدوش ساخته و حیات بسیاری از گونههای آبزی، از جمله ماهیان خاویاری که روزگاری نماد جهانی خزر بودند، را در معرض انقراض قرار داده است.
جنگلزدایی، ساختوسازهای بیضابطه در حریم ساحل و تبدیل نوار ساحلی به عرصهای برای سوداگری زمین، نه تنها تعادل اکولوژیک منطقه را بر هم زده، بلکه سیمای طبیعی و گردشگری آن را نیز بهشدت آسیبپذیر کرده است.
نبود مدیریت هماهنگ میان کشورهای حاشیه خزر، مشکلات زیستمحیطی را تشدید کرده است
از سوی دیگر، نبود مدیریت یکپارچه و هماهنگ میان کشورهای حاشیه خزر بر مشکلات زیستمحیطی آن افزوده است. رقابتهای سیاسی و اقتصادی، گاه بر سر بهرهبرداری از منابع نفت و گاز و گاه در زمینه صید و شیلات، موجب شده حفاظت از این دریا در اولویتهای ثانویه قرار گیرد. حال آنکه آینده خزر نه فقط به تصمیمهای امروز ما، بلکه به نوع نگاه ما به طبیعت، محیط زیست و حق نسلهای آینده نیز گره خورده است.
تراز منفی ۲۹
همایون خوشروان، پژوهشگر حوزه دریای خزر و عضو هیئت علمی بازنشسته مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به نوسانات تراز آب این دریا اظهار داشت: دریای خزر از سال ۱۹۳۰ تاکنون دورههای متعددی از تغییرات سطح آب را پشت سر گذاشته است؛ بهگونهای که از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۸ نزدیک به سه متر کاهش سطح آب ثبت شد، سپس بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ حدود دو و نیم متر افزایش سطح آب رخ داد، اما از سال ۱۹۹۵ تاکنون دوباره با افت شدید سطح آب مواجه هستیم و اکنون به تراز منفی ۲۹ متر رسیدهایم.
وی افزود: این نوسانات آثار متعددی بر زیستگاههای ساحلی گذاشته است. در دوره پیشروی آب، بسیاری از تالابها و پارکهای ملی شمال کشور مانند بوجاق، کیاشهر و میانکاله به زیر آب رفتند و زیستگاههای ارزشمند دچار تخریب شدند. اما در دوره پسروی، شاهد گسترش پهنههای ماسهای و بیابانی در سواحل، بهویژه در استان گلستان و شرق مازندران هستیم که میتواند روند بیابانزایی را تشدید کند.
ظرفیت آبخور کشتیها در بنادر کاهش مییابد
به گفته خوشروان، پسروی آب خزر علاوه بر آثار محیطزیستی، پیامدهای اقتصادی نیز دارد، وقتی سطح آب پایین میآید، ظرفیت آبخور کشتیها در بنادر کاهش مییابد و اگر این روند ادامه پیدا کند، بنادر مهمی چون امیرآباد، فریدونکنار و نوشهر با خطر تعطیلی مواجه خواهند شد.
این پژوهشگر حوزه خزر فرصتها و تهدیدهای جدید ناشی از این وضعیت را نیز تشریح کرد و گفت: اگرچه پسروی آب امکان گسترش گیاهان ماسهدوست و شکلگیری تپههای ماسهای را فراهم کرده است، اما حضور گسترده گردشگران و ورود آلایندهها مانند پسماندهای پلاستیکی و پسابهای خطرناک، این اکوسیستمهای نوظهور را تهدید میکند.
وی همچنین با اشاره به آلودگیهای ورودی از رودخانهها به دریای خزر بیان کرد: رودخانههای مهمی همچون لارین، سیاهرود، بابلرود و سرخرود از منابع اصلی انتقال آلایندهها به آبهای ساحلی محسوب میشوند و این موضوع سلامت انسان و محیط زیست را به خطر میاندازد.
مقابله با این چالشها نیازمند برنامه جامع مدیریت یکپارچه سواحل خزر، احیای تالابهای خشکشده، جلوگیری از تجاوز به اراضی ساحلی و ایجاد پایگاه داده جامع است
خوشروان تأکید کرد: برای مقابله با این چالشها باید با رویکرد صحیح زیستمحیطی و در چارچوب برنامه جامع مدیریت یکپارچه سواحل خزر اقدام کرد. این امر نیازمند شناخت دقیق قابلیتهای بالقوه سواحل، احیای تالابهای خشکشده، جلوگیری از تجاوز به اراضی ساحلی و ایجاد پایگاه داده جامع برای پایش و تصمیمگیری در شرایط بحرانی است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: کاهش یا افزایش تراز آب خزر تنها یک موضوع طبیعی نیست، بلکه تبعات اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی گستردهای به همراه دارد که در نهایت سلامت و زندگی مردم شمال کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
دریای خزر در معرض تهدیدهای جدی قرار گرفته است
روحالله گلینمقدم، فعال اجتماعی، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره چالشهای زیستمحیطی دریای خزر گفت: دریای خزر فقط یک پهنه آبی نیست، بلکه بخشی از هویت تاریخی و طبیعی ماست که حیات میلیونها انسان به آن وابسته است. متأسفانه امروز این سرمایه بزرگ در معرض تهدیدهایی جدی قرار گرفته است؛ تهدیدهایی که اگر بهموقع چارهاندیشی نشود، آینده خزر و نسلهای بعد را با بحرانی جبرانناپذیر مواجه خواهد کرد.
وی ادامه داد: کاهش سطح آب دریا، آلودگی ناشی از فاضلابهای شهری و صنعتی و ورود پسابهای کشاورزی به خزر، عملاً اکوسیستم این پهنه را شکنندهتر از هر زمان کرده است. زمانی ماهیان خاویاری نماد جهانی خزر بودند، اما امروز این گونههای ارزشمند در آستانه انقراض قرار دارند و این موضوع زنگ خطری جدی است.
گلینمقدم با اشاره به معضلات انسانی و مدیریتی اظهار کرد: یکی از مشکلات اساسی ما ساختوسازهای بیضابطه در حریم ساحل و نگاه سوداگرانه به زمینهای ساحلی است. این روند نه تنها سواحل را از مردم گرفته، بلکه باعث تخریب جدی محیط زیست و چشمانداز طبیعی منطقه شده است.
این فعال اجتماعی تأکید کرد: دریای خزر قربانی نبود مدیریت یکپارچه و ضعف هماهنگی بین کشورهای حاشیه آن شده است. رقابتهای اقتصادی و سیاسی باعث شده تا حفظ محیط زیست خزر در اولویتهای آخر قرار گیرد، در حالیکه اگر امروز تصمیمهای سخت و شجاعانه نگیریم، فردا دیر خواهد بود.
نجات خزر نیازمند عزم ملی و منطقهای، و اتخاذ تصمیمهای شجاعانه است؛ بیتوجهی به این روند، به معنای از دست رفتن تدریجی بخشی از هویت سرزمینی ماست
وی در ادامه خاطرنشان کرد: نجات خزر تنها با نگاه مقطعی و پروژهای امکانپذیر نیست. باید یک عزم ملی و منطقهای شکل بگیرد تا همگان باور کنند حفظ این دریا به معنای حفظ زندگی و آینده است. دریای خزر امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازخوانی جایگاهش در اندیشه ملی و منطقهای و اتخاذ تصمیمهای شجاعانه برای نجات آن است. بیتوجهی به روند کنونی به معنای از دست رفتن تدریجی بخشی از هویت سرزمینی ماست؛ هویتی که اگرچه ریشه در تاریخ و فرهنگ دارد، اما بدون پاسداشت محیط زیست و منابع طبیعی به سرعت رنگ میبازد.
همچنین مدیرکل دفتر مخاطرات زیست محیطی سازمان زمین شناسی بااشاره به تحولات زمینشناختی دریای خزر گفت: افزایش سطح آب دریای خزر پدیدهای تازه نیست و مشابه آن در دهه ۴۰ خورشیدی نیز رخ داده است.
رضا شهبازی با اشاره به وضعیت نگرانکننده زیستگاههای ساحلی، بهویژه تالابهای ساحلی که از ارزشمندترین اکوسیستمها بهشمار میروند، گفت: چشمانداز ۱۵ سال آینده این زیستگاهها روندی کاهشی دارد و تهدیدهای ژئومورفولوژیکی و اقلیمی، نقش پررنگی در این وضعیت دارند.
وی با بیان اینکه نباید انتظار پیشبینیهای دقیق و بلندمدت را داشت، اظهار داشت: در حوزه علوم زمین، پیشبینیهای بیش از چند دهه به دلیل پیچیدگی عوامل و کاهش ضریب اطمینان علمی، چندان قابل اتکا نیست.
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر بیش از ۱۲۰ سال داده در مورد زیستگاههای ساحلی داریم، گفت: این اطلاعات نشان میدهد که بسیاری از این زیستگاهها از جمله تالابهای ساحلی، به شدت تحت تأثیر عوامل انسانی و طبیعی قرار گرفتهاند.
سابقه تاریخی سطح آب دریای خزر
شهبازی با اشاره به سابقه تاریخی تغییرات سطح آب دریای خزر تصریح کرد: ما در دهه ۴۰ خورشیدی هم تجربه افزایش سطح آب خزر را داشتهایم و این پدیده به عنوان یک سناریوی زمینشناختی محتمل، پیشتر نیز مورد بحث قرار گرفته است و ساختار زمینشناسی دریای خزر از جمله گسل خزر و بستر حوضه کاسپین نقش مهمی در این تغییرات ایفا میکنند.
وی افزود: مشابه این پدیده را در جنوب کشور نیز شاهد هستیم؛ دریاچه ارومیه نیز تغییرات زمینشناسی مشابهی را تجربه کرده و این نکتهای است که باید به صورت میانرشتهای و با همکاری همهجانبه بررسی شود.
شهبازی با بیان اینکه اعلام گزارشهای علمی از سوی مجامع بینالمللی همچون IPCC حاصل کار هزاران دانشمند در سراسر دنیاست، گفت: این گزارشها بر پایه اجماع علمی گسترده منتشر میشوند و به هیچوجه گزارشهای فردی یا موردی نیستند.
در نهایت، دریای خزر نه تنها یک منبع طبیعی ارزشمند، بلکه میراث مشترک فرهنگی و اقتصادی منطقه است که حفظ و احیای آن نیازمند همکاری مستمر، مدیریت هوشمندانه و تعهد جدی همه کشورهای حاشیهای است. تنها با نگاه جامع و مسئولانه میتوان از این گنجینه بیبدیل محافظت کرد و آیندهای پایدار برای نسلهای آینده رقم زد.
نظرات کاربران