خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ مهریه بهعنوان یک امر فرهنگی-اجتماعی ریشهدار در سنت ازدواج ایرانی، همواره موضوعی حساس و چندلایه بوده است. در حالی که در گذشته مهریه بیشتر به عنوان نمادی از احترام، تعهد و حمایت مالی مرد نسبت به زن در چارچوب خانواده معنا مییافت، امروز با تغییر نقشها، نگرشها و ساختارهای اجتماعی، این مفهوم دستخوش تحولاتی قابل توجه شده است. برخی آن را سنتی محافظتی و ضروری میدانند، در حالی که دیگران از آن بهعنوان عاملی تنشزا یا حتی ابزار چانهزنی در روابط زناشویی یاد میکنند.
از این رو با افزایش نگرانیها درباره کارکرد فعلی مهریه در نظام خانواده ایرانی، موضوع تعیین سقف برای مهریه به یکی از بحثبرانگیزترین طرحهای در حال بررسی در مجلس شورای اسلامی تبدیل شده است. مدافعان این طرح آن را گامی در جهت کاهش زندان رفتن مردان به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه میدانند و منتقدانش آن را عاملی در تضعیف حقوق قانونی زنان.
بنابراین بررسی ابعاد اجتماعی، فرهنگی این مسأله، حائز اهمیت است تا از منظر روابط جنسیتی، عدالت خانوادگی و کارکردهای واقعی مهریه، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا تعیین سقف برای مهریه میتواند به بهبود شرایط ازدواج و کاهش تنشهای خانوادگی کمک کند؟ یا آنگونه که برخی نگرانند، به محدود شدن حقوق زنان منجر خواهد شد؟
تبدیل مهریه از یک سنت به یک چالش حقوقی
علی نوری جامعه شناس و کارشناس مسائل خانواده در ابتدای سخنان خود با اشاره به افزایش قیمت سکه و تبعات آن گفت: در سالهای اخیر، مهریه از کارکرد سنتی خود فاصله گرفته است. در گذشته مهریه نماد محبت و هدیهای از طرف مرد به زن بود و چیزی نبود که دِینی به گردن مرد بیندازد، اما امروز به یک مطالبه مالی تبدیل شده که گاه نهتنها موجب دوام زندگی نمیشود بلکه خودش به عاملی برای فروپاشی خانوادهها تبدیل شده است. این موضوع از دهه ۷۰ به بعد مطرح شد و کم کم مهریه به یک طلب نسیه از سوی زنان تبدیل شد که چون مبلغ آن از ابتدا خارج از توان مرد بود مشخص بود که قابل وصول نیست.
امروزه با وجود مهریهها بالا طلاق هم بیشتر است و اینکه گفته میشود مهریه موجب پایبندی مرد به زندگی میشود هم لزوماً درست نخواهد بود
نوری با بیان اینکه در دهههای ۴۰ و ۵۰ اصلاً زندانی مهریه نداشتیم، ادامه داد: آن زمان رقم مهریهها منطقی و متناسب با شرایط مالی مردان بود. اما امروزه، مهریه با رقمهای بالا بیشتر جنبه نمادین و رقابتی یافته است، به طوری که برخی از زوجها در تعیین مهریه دچار چشم و همچشمی میشوند. این در حالی است که ازدواجها در آن زمان پایدارتر هم بود، پس لزوماً مهریه عامل دوام زندگی هم نیست. اما امروزه با وجود مهریهها بالا طلاق هم بیشتر است و اینکه گفته میشود مهریه موجب پایبندی مرد به زندگی میشود هم لزوماً درست نخواهد بود.
وی با اشاره به یافتههای پژوهشی گفت: جالب اینجاست که طبق تحقیقات، دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند معمولاً مهریه بالاتری نیز طلب میکنند، چرا که این موضوع به نوعی با شأن و منزلت اجتماعی و خانوادگی آنها گره خورده است.
مهریه، جایگزین ناکارآمدی قوانین مالی حمایتی از زنان
وی با تأکید بر لزوم اصلاح قوانین خانواده تصریح کرد: در جامعه امروز، زنان ابزارهای حقوقی کمتری نسبت به مردان در اختیار دارند. مردان با داشتن حق طلاق، حضانت فرزند و دیگر مزایا، دست بالاتری در پروندههای خانوادگی دارند. در مقابل، بسیاری از زنان برای دفاع از حقوق خود به مهریه متوسل میشوند.
نوری همچنین اظهار داشت: یکی از مشکلات اساسی این است که مناسبات حقوقی بین زن و مرد در کشور ما بهروز نشدهاند. برای مثال، سهمالارث زنان همچنان نصف مردان است. در حالیکه در گذشته، مردان حتی نقش حامی خواهران خود را ایفا میکردند، امروز چنین چیزی وجود ندارد و برادران گاهی حتی رابطه عاطفی هم با خواهرشان ندارند و او را تأمین مالی هم نمیکنند.
وی ادامه داد: برخی از زنان هم که سالها با همسرشان زندگی کردهاند، پس از فوت شوهر، با استفاده از مهریه توانستهاند سرپناهی برای خود فراهم کنند، چون سهمالارث آنها از ملک ساختهشده تنها یک هشتم است که در بسیاری موارد پاسخگوی نیاز مالیشان نیست و اگر فرزندان چیزی به او نبخشند نمیتواند به زندگی ادامه دهد. از این رو در چنین مواردی اجحاف در حق زن اتفاق میافتد و مهریه به عنوان جبران سهم الارث عمل میکند. دختران در زمانه امروز تفاوتی با پسر ندارد و باید برای این امور فکری کرد و قوانین را به روز کرد. نباید تبعیضها میان دختر و پسر را با مهریه جبران کرد.
قانون مهریه نیازمند بازنگری با نگاهی همهجانبه
این کارشناس حوزه خانواده تأکید کرد: در عین حال، باید توجه داشت که اگر زنی پس از فقط چند ماه زندگی مشترک، مهریههای کلان خود را مطالبه کند، این ظلمی در حق مرد محسوب میشود. ما نیاز به مکانیزمی داریم که از حقوق زنان دفاع کند ولی همزمان از سوءاستفادهها هم جلوگیری کند.
وی در پاسخ به این سوال که در برابر ابزارهای حقوقی که قانون در اختیار مردان گذاشته است زنان جز مهریه چه راهکار قانونی دیگری در هنگام طلاق دارند، گفت: واقعیت این است که بسیاری از مردان نهتنها از عهده پرداخت مهریه برنمیآیند بلکه به همین دلیل روانه زندان میشوند. این در حالی است که برخی زنان هم نمیتوانند مهریه خود را دریافت کنند و ناچار میشوند از حق خود بگذرند تا طلاق بگیرند. در واقع ما ابزاری به دست هر کدام از این دو نفر دادهایم تا با آن بجنگند. از طرفی پژوهشها نشان میدهد که با بالارفتن قیمت سکه آمار طلاق بیشتر میشود. از این رو باید خانوادهها ما آگاهتر شوند و به سراغ گرفتن حقوق عادلانه بروند.
در زمان بستن پیمان ازدواج، حق و حقوق دو طرف کاملاً مشخص باشد تا تعیین مهریه در جلسات خواستگاری تبدیل به قیمتگذاری بر روی دختران نشود
این جامعهشناس با اشاره به لزوم نگاه به همه ابعاد این ماجرا گفت: البته نمیشود زندان رفتن مرد را صرفاً در نظر گرفت ولی موضوع جهیزیه را ندید و یا موضوع حضانت را نادیده گرفت. در برخی موارد نفقه یا پرداخت نمیشود یا پاسخگوی نیاز خانم نیست. باید در زمان بستن پیمان ازدواج، حق و حقوق دو طرف کاملاً مشخص باشد تا تعیین مهریه در جلسات خواستگاری تبدیل به قیمتگذاری بر روی دختران نشود. از طرفی مهریه اینگونه موجب سوءاستفاده و عدم ازدواج هم نخواهد شد.
وی در ادامه بر نقش خانوادهها تاکید کرد و اظهار داشت: باید خانوادهها را هم در امر ازدواج جوانان بیشتر توجیه کنیم. متأسفانه در بسیاری از موارد جوانان راهکارهای جایگزین را میپذیرند اما خانواده کوتاه نمیآید. حتی در برخی موارد خانواده دختر خود با گرفتن حق طلاق مخالفت میکند یا خانواده پسر با مهریه کم موافق نیست و یا با دادن برخی حقوق مانند تنصیف اموال یا حق طلاق مخالفت میکنند. در حالی که داشتن حق طلاق برابر برای طرفین لازم است. از طرفی هزینههای گزاف مراسمهای عروسی را هم نباید نادیده گرفت. گاهی افراد توانایی اجاره منزل بزرگ را ندارد اما هزینههای زیادی را صرف مراسم عروسی و خرید اثاث جهیزیه میکنند صرفاً برای اینکه خانوادهها در برابر دیگران خودنمایی کنند.
نوری در پایان گفت: راهحل این نیست که مهریه را حذف کنیم یا سقف بگذاریم، بلکه باید مناسبات حقوقی زن و مرد را عادلانه کنیم. باید زنان را از طریق قوانین مالکیت، اشتغال، سهمالارث و حقوق خانوادگی به رسمیت بشناسیم و با اصلاح قوانین، شرایطی را فراهم کنیم که هر دو طرف احساس امنیت و عدالت داشته باشند و در این شرایط بتوانند با هم زندگی کنند. قوانین ما باید به گونهای باشد که نگاه همه جانبه در آن لحاظ شود در غیر این صورت با کمترین اقبال در جامعه مواجه خواهد شد. اما متأسفانه معمولاً در این موارد سادهترین و دمدستیترین کار را انتخاب میکنیم.
نظرات کاربران