به گزارش خبرنگار مهر،نماز در فرهنگ دینی اسلام، تنها یک عبادت نیست، بلکه ستون و عمود دین و معیار سنجش سایر اعمال است؛ تا جایی که قبولی دیگر عبادات، مشروط به قبولی نماز است.
در متون دینی از نماز به عنوان «معراج مؤمن» و «قربان کل تقی» یعنی وسیله نزدیکی هر پرهیزکار به خداوند تبارک و تعالی یاد شده است.
این فریضه روزانه، علاوه بر اینکه پیوند فرد با خالق را تقویت کرده و آرامش روحی را از طریق ذکر خدا تأمین میکند، دارای آثار اجتماعی عمیقی نیز هست.
قرآن کریم نماز را بازدارنده از فحشا و منکر معرفی میکند و این فریضه را عامل اصلی تقویت تعهد و مسئولیتپذیری اجتماعی میداند. در حقیقت، نماز قلب تپنده نظام ارزشی اسلام است که در هیچ شرایطی حتی در شدیدترین سختیها نظیر بیماری های جسمی و جنگ و نبرد با دشمنان ترک نمیشود و برای حیات معنوی فرد و سلامت جامعه ضروری است.
دوره نوجوانی، که با جستجوی هویت و نیاز به استقلال فکری همراه است، زمان حساسی برای تثبیت باورها و رفتارهای دینی از جمله نماز است.
کاهش رغبت در این فریضه غالباً ناشی از برهمکنش عوامل فردی، خانوادگی و محیطی است که نیازمند توجه و برنامهریزی جامع است.
از تکلیف تا نیاز
کاهش اشتیاق در نوجوانان اغلب ریشه در ابهامات شناختی و عدم درک صحیح دارد. مهمترین عامل درونی، ناآگاهی از فلسفه و اسرار نماز است؛ اگر نوجوان نماز را صرفاً تکلیفی خشک و بیمنفعت بداند، به آسانی آن را ترک میکند.
در مقابل، تبیین نماز به عنوان نیاز ضروری روح برای رسیدن به آرامش، کنترل هیجانات و تقویت توحید مداری، انگیزه درونی قوی ایجاد میکند.
همچنین، ناتوانی در مواجهه با پرسشهای اعتقادی و یا احساس گناه و ناشایستگی پس از ارتکاب خطا، میتواند مانع بزرگی باشد. مربیان در مدارس و مکان های آموزشی و تربیتی نظیر مدرسه و والدین باید با پاسخهای منطقی و دلنشین به ابهامات، و تأکید بر نماز به عنوان ابزار پاککننده گناهان و فرصتی برای بازگشت به سوی خدا، این موانع را برطرف سازند. در نهایت، جذابیت بیش از حد سرگرمیهای جایگزین و برنامههای تفریحی، اگر با خوشایندسازی تجربه نماز و پیوند دادن آن با خاطرات خوب همراه نشود، میتواند منجر به ترجیح لذتهای آنی بر عبادت شود.
قدرت الگو و محیط عاطفی
خانواده اصلیترین بستر نهادینهسازی نماز است. تأثیرگذارترین عامل در این نهاد، الگوپذیری عملی نوجوان از والدین است. اگر والدین خود به وقتشناسی، خضوع و خشوع در نماز اهمیت دهند، فرزند به صورت ناخودآگاه اهمیت آن را درک میکند.
تناقض میان گفتار و عمل والدین اثر تخریبی شدیدی بر باور نوجوان دارد. همچنین، باید از دوران کودکی، زمینهسازی نماز با استفاده از روشهای بازی، تشویق و محبت آغاز شود تا نماز با خاطرات خوشایند درونی پیوند یابد و نه به عنوان یک اجبار.
سختگیریهای بیجا، تهدید، مقایسه یا وادار کردن نوجوان به نماز در زمان خستگی یا در حین تماشای برنامه مورد علاقه، منجر به تنفر و دلزدگی دائمی میشود. نماز جماعت خانوادگی و تهیه وسایل زیبا مانند سجاده و چادر نماز مخصوص نیز در تقویت بعد عاطفی نماز مؤثر است.
آموزش نماز باید از دوران کودکی و قبل از سن تکلیف آغاز شود و با زبان قصه، شعر و بازی همراه باشد تا در ضمیر کودک نهادینه گردد.
از طرفی دیگر اهمیت به سن تکلیف لازم است. در حدود سن نه یا سیزده سالگی و پانزده سالگی برای دختران و پسران آموزش احکام و مفاهیم نماز باید جدیتر و در عین حال صمیمی انجام شود تا نوجوان با آمادگی کامل وارد دوران تکلیف شود.
اعضای بزرگتر خانواده نیز با اهتمام به نماز، میتوانند در نهادینهسازی این فرهنگ در نوجوان نقش مؤثری ایفا کنند.
هماهنگی سه گانه محیط
محیط خارج از خانه، به ویژه مدرسه و گروه دوستان، نقشی مکمل و تعیینکننده دارند.
مدرسه باید فضایی تشویقی و جذاب فراهم کند. محبوبیت، شخصیت علمی و اخلاقی معلمان دینی و توانایی آنها در پاسخگویی به ابهامات، در جذب دانشآموزان به نماز حیاتی است. همچنین، محیط نمازخانه باید تمیز، معطر، زیبا و دارای وضوخانههای بهداشتی باشد. حضور فعال و صادقانه کادر مدرسه در نماز جماعت، خود بهترین الگو برای دانشآموزان است.
گروه همسالان نیز تأثیر بسزایی دارد؛ معاشرت با دوستان متعهد و نمازخوان، محرکی قوی برای استمرار این فریضه است، در حالی که تمسخر یا بیتوجهی از سوی همسالان، میتواند باعث سستی و ترک نماز شود.این مسئله حتی در مورد بزرگسالان نیز صادق است.
رسانهها نیز نقش خود را دارند. برای جلوگیری از سردرگمی نوجوان، نیاز به هماهنگی سهگانه بین خانه، مدرسه و رسانه وجود دارد. تداخل برنامههای جذاب رسانهای با اوقات شرعی، به طور ناخودآگاه پیام بیاهمیتی نماز را به ذهن نوجوان مخابره میکند.
جذب نوجوانان به نماز، فراتر از یک آموزش ساده است؛ یک فرآیند تربیتی عاطفی، شناختی و محیطی است. موفقیت در این امر نیازمند یک رویکرد جامع است که بر الگوی عملی صحیح، تبیین منطقی و اقناع فکری، خوشایندسازی تجربه نماز، و هماهنگی کامل تمامی نهادهای تربیتی در جهت تقویت انگیزه درونی نوجوان تمرکز دارد.
نظرات کاربران