خبرگزاری مهر، گروه استانها – مریم یاوری: اولین روز مهر برای بیش از ۷۰۰ دانشآموز در گلدشت نجفآباد، نه با زنگ شادی مدرسه بلکه با بهت، اشک و حیرت آغاز شد. والدین و دانشآموزان دبستان پسرانه «۱۵ خرداد» و دبستان دخترانه «۱۲ بهمن» صبحگاه روز بازگشایی، در برابر درهای بسته مدارس خود ایستادند؛ جایی که سالها خانه دومشان بود، اما حالا با حکم تخلیه و تعطیلی ناگهانی روبهرو شدند.
این تصمیم که نتیجه هشت سال کشمکش حقوقی میان آموزشوپرورش و ورثه زمین بود، بدون هیچ اطلاعرسانی و برنامهریزی قبلی اجرا شد. در نتیجه صدها دانشآموز ناچار شدند به مدرسهای تازهتأسیس و فاقد امکانات اولیه حتی برق منتقل شوند.
اشک دانشآموزان در روز اول مهر
یکی از پدران معترض با صدایی بغضآلود به خبرنگار مهر میگوید: تصور کنید روز اول مهر، بچهتان با ذوق لباس نو میپوشد و کولهپشتی تازهاش را به دوش میاندازد، اما به جای زنگ مدرسه با در بسته روبهرو میشود. بچههای ما شوکه شدند. سالها همه میدانستند که این زمین مشکل دارد، چرا هیچ فکری نکردند؟ چرا نگذاشتند بچهها سال تحصیلیشان را آرام شروع کنند؟ آینده فرزندان ما گروگان بیتدبیری مسئولان شده است.
مادر یکی از دانشآموزان دبستان «۱۲ بهمن» نیز چنین روایت میکند: آنقدر بیبرنامه عمل کردند که حتی مدرسه جایگزین برق ندارد. دخترم میگوید کلاسها تاریک است، نیمکتها خرابند و فضای مدرسه اصلاً برای درس خواندن مناسب نیست. صبحها با گریه از خانه بیرون میرود. مگر قرار نبود مدرسه محل آرامش و یادگیری باشد؟
مدرسهای تاریک مثل انبار
دانشآموزان نیز روایتهای خود را با سادگی و صداقت کودکانه تعریف میکنند.
محمد، دانشآموز پایه ششم دبستان ۱۵ خرداد، میگوید: ما مدرسهمان را دوست داشتیم. الان مجبوریم در جایی درس بخوانیم که حتی چراغها درست کار نمیکنند. همهچیز مثل یک انبار تاریک است. این مدرسه برای درس خواندن ساخته نشده است.
زهرا، دانشآموز کلاس چهارم مدرسه ۱۲ بهمن نیز میافزاید: ما هر روز جلوی مدرسه قبلی جمع میشویم و میخواهیم دوباره بازش کنند. دلم برای نیمکتهای کلاس، حیاط بزرگ مدرسه و حتی دیوارهایش تنگ شده. مدرسه جدید اصلاً حس مدرسه ندارد.
این روایتها تنها گوشهای از تجربه تلخ کودکانی است که روز اول مهرشان به کابوس بدل شد.
آموزشوپرورش: حکم قضائی بود و ناچار به تخلیه شدیم
جلال سلمانی، سخنگوی اداره کل آموزشوپرورش استان اصفهان، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این بحران توضیح میدهد: مدارس ۱۵ خرداد و ۱۲ بهمن وقف خاص بودند و سالها پرونده حقوقی داشتند. نهایتاً حکم قضائی مبنی بر تخلیه صادر شد و آموزشوپرورش ناچار به اجرای آن بود. از ۸ سال گذشته این حکم صادر شده بود اما پیگیری برای جلب رضایت شکات به نتیجه نرسید و مجبور به تخلیه شدیم.
وی ادامه میدهد: چند سال پیش آموزشوپرورش با کمک کمیساریای عالی پناهندگان مدرسهای ساخته بود که اکنون در اختیار دانشآموزان این دو مدرسه قرار گرفته است. این مدرسه از امکانات کافی برخوردار است و مشکلی در زمینه زیرساخت ندارد.
با این حال، والدین و دانشآموزان نظر دیگری دارند و میگویند مدرسه جدید نه تنها فاصله بیشتری دارد بلکه فاقد امکانات اولیه است.
فاصله مکانی و بیاعتمادی خانوادهها
سلمانی تصریح میکند: بیشترین دلیل اعتراض والدین و مقاومت آنها برای حضور فرزندانشان در مدرسه به دلیل فاصله مکانی است. در حال حاضر این ظرفیتی است که باید از آن استفاده شود و طبق برنامهریزی، مدرسه جدید در دو شیفت به دانشآموزان دو مدرسه تعطیلشده خدماترسانی خواهد کرد.
اما والدین تأکید دارند مشکل فقط فاصله نیست؛ مسئله اصلی نبود امکانات آموزشی، نیمکتهای مناسب، روشنایی و حتی امنیت محیط مدرسه است. برخی از خانوادهها نیز از این بیم دارند که مدارس جدید هویت و انسجام اجتماعی فرزندانشان را خدشهدار کند.
هشت سال فرصت برای تدبیر از دست رفت
تعطیلی ناگهانی دو مدرسه قدیمی گلدشت نشان داد که مشکل، صرفاً یک پرونده حقوقی نیست. آموزشوپرورش در طول هشت سال گذشته فرصت داشت تا برای این بحران راهحلی بیابد، زمین جایگزین پیدا کند یا مدرسهای استاندارد احداث کند. اما سکوت و تعلل مسئولان باعث شد نخستین روز مهر، به تلخترین روز تحصیلی صدها دانشآموز بدل شود.
اکنون پرسش جدی خانوادهها این است که چرا دستگاهی به بزرگی آموزشوپرورش، با آن همه زیرمجموعه و بودجه، نتوانست در طول هشت سال بحرانی به این وضوح را مدیریت کند؟ چرا باید در حساسترین روز سال تحصیلی، کودکان قربانی بیتدبیری شوند؟
پیامدهای اجتماعی و روانی تعطیلی ناگهانی مدارس
کارشناسان آموزش بر این باورند که بیثباتی محیط آموزشی، بهویژه در دوره ابتدایی تأثیر مستقیم بر روحیه و یادگیری دانشآموزان دارد. وقتی کودکان با محیط مدرسه انس میگیرند و ارتباط عاطفی با آن برقرار میکنند، جابهجایی ناگهانی میتواند شوک روانی به همراه داشته باشد.
علاوه بر آن، بسیاری از والدین شاغل که سالها مسیر مدرسه فرزندانشان مشخص بود، اکنون باید مسیرهای جدید و طولانیتر را طی کنند. این موضوع علاوه بر هزینههای مالی، استرس و فشار مضاعفی به خانوادهها وارد کرده است.
صدای اعتراض هنوز خاموش نشده
با گذشت چند روز از بازگشایی مدارس، والدین و دانشآموزان هر روز مقابل درهای بسته دبستانهای ۱۵ خرداد و ۱۲ بهمن گرد میآیند و خواستار بازگشایی دوباره مدارس میشوند.
این مشکل نهتنها برای خانوادهها، که برای افکار عمومی نیز نمادی از ضعف مدیریت و نبود آیندهنگری در آموزشوپرورش شد. اگرچه پرونده حقوقی مدارس بسته شد، اما پرونده اعتماد خانوادهها به تصمیمگیریهای مسئولان همچنان باز مانده است.
نظرات کاربران