0

فرزندآوری، جزئی از عقلانیت تمدنی ماست

فرزندآوری، جزئی از عقلانیت تمدنی ماست
بازدید 6
فرزندآوری، جزئی از عقلانیت تمدنی ماست

جناب دکتر، اجازه بدهید گفت‌وگو را از خانواده‌تان آغاز کنیم. برخی معتقدند در جامعه امروز، تربیت چند فرزند کار دشواری است. شما چهار فرزند دارید؛ این تجربه برایتان چگونه بوده است؟

برای ما، خانواده صرفاً یک نهاد زیستی یا عاطفی نیست؛ مدرسه‌ای برای تربیت و بلوغ فکری است. من و همسرم، که از ابتدای زندگی دغدغه‌ تربیت و آینده‌ نسل را داشته‌ایم، تصمیم به فرزندآوری را نه از روی احساس، بلکه از روی تعهد گرفتیم. دختر بزرگ‌مان فوق‌لیسانس مشاوره دارد، دبیر آموزش و پرورش است و یک پسر کوچک هم دارد که نوه‌ ماست. دختر دوم، رزیدنت زنان است؛ فرزند سوم که امسال کنکور دارد و پسر آخرمان کلاس پنجم دبستان است.

حقیقت این است که هر فرزند، نه فقط فرصتی برای محبت، بلکه مجالی برای رشد خود ما بوده. مواجهه با سؤالات آن‌ها، با نیازهای تربیتی‌شان، باعث شده هم در فهم خودم تعمق کنم و هم صبر و امید را تمرین کنم.

 

در ادبیات شما، جمعیت یک “مسأله تمدنی” تلقی می‌شود. این نگاه چگونه شکل گرفته است؟

واقعیت این است که اگر مسئله جمعیت را در افق تمدن‌سازی اسلامی نبینیم، گرفتار ساده‌سازی و خطاهای مفهومی می‌شویم. غرب، پس از دهه‌ها سیاست کنترل جمعیت، امروز با بحران‌های معرفتی، هویتی و انسانی مواجه شده است. نگاه دینی ما، برخلاف آن مسیر، جمعیت را تهدید نمی‌بیند، بلکه “فرصتی الهی برای بسط خیر” می‌داند.

فرمایشات مقام معظم رهبری در این زمینه، واجد مبانی عمیق حکمت اسلامی است. متأسفانه این نگاه تمدنی هنوز به‌درستی در گفتمان نخبگان ما ترجمه و نهادینه نشده است. وقتی حضرت آقا می‌فرمایند «فرزند بیشتر، ثروت بیشتر است، نه زحمت بیشتر»، این تنها یک شعار نیست؛ بلکه بیانگر یک منظومه فکری دقیق است که باید به آن عمق داد.

 

شما به‌عنوان فردی در زیست‌بوم علم و دانشگاه، نقش نخبگان را در مسئله جمعیت چطور تحلیل می‌کنید؟

نخبگان ما نباید در مقام نظریه‌پردازی متوقف بمانند؛ آنچه امروز نیاز داریم، «ورود زیست‌بوم نخبگانی به صحنه عمل» است. مسئله جمعیت نیاز به «تحول در مدل ذهنی» دارد.

وقتی نخبگان سبک زندگی خود را بر پایه عقلانیت دینی و نگاه آینده‌نگرانه بازتعریف کنند، جامعه هم از آن‌ها الگو می‌گیرد. بنده هم اگر چهار فرزند دارم، این فقط یک انتخاب شخصی یا عاطفی نبود؛ انتخابی بود که ریشه در مبانی فکری و اعتقادی‌ام داشت. تربیت نسل صالح، وظیفه است، نه سلیقه.

 

برخی می‌پرسند: آیا نخبگان باید فقط تحلیل کنند یا الگو هم بدهند؟

این پرسش، بسیار کلیدی است. به گمان من، نخبگان نباید صرفاً مفسر باشند؛ باید «نمونه عینی از یک زندگی متوازن» باشند. اگر یک استاد دانشگاه یا پژوهشگر علوم انسانی خودش از الگوی خانواده کم‌جمعیت پیروی کند، هرچقدر هم از خطرات پیری جمعیت بگوید، سخنش اثرگذار نخواهد بود.

امروز، ما بیش از تحلیل، نیازمند «شهادت زیستی نخبگان» هستیم؛ همان چیزی که رهبر انقلاب در توصیف زندگی شهدای علمی بر آن تأکید دارند. آنان فقط خوب نمی‌گفتند، خوب زندگی می‌کردند.

 

نظام علمی کشور چه سهمی در اصلاح الگوی جمعیت می‌تواند داشته باشد؟

سهمی بسیار کلیدی. از تولید دانش حکمرانی جمعیت گرفته تا طراحی مداخلات تربیتی، فرهنگی، سلامت‌محور و سیاستی. این مسئله، یک موضوع میان‌رشته‌ای است: هم پزشکی، هم روان‌شناسی، هم الهیات، هم اقتصاد و هم آینده‌پژوهی باید به آن بپردازند.

دانشگاه‌ها باید به‌سمت نهادینه‌سازی نگاه تمدنی حرکت کنند؛ نه با یک پروژه یا سخنرانی، بلکه با ساختارهای پایدار و گفتمان‌ساز. در دانشگاه ما هم، این دغدغه به‌ویژه در حوزه پژوهش‌های راهبردی و فناورانه در حال شکل‌گیری است.

 

آیا جامعه علمی کشور به سطحی از اجماع در این موضوع رسیده است؟

صادقانه بگویم: هنوز خیر. ما هم نیازمند «اجماع فکری نخبگان» هستیم، هم «تحول در سبک زندگی آنان». اگر علم، به انتخاب سبک زندگی نینجامد، ناقص است.

قرآن، علم را مقدمه خشیت می‌داند. در مسئله جمعیت هم علم باید به معنای «ادراک مسئولیت تاریخی» فهمیده شود. باید فضای گفت‌وگوی عمیق بین حوزه و دانشگاه ایجاد شود، و خانواده‌های فرهیخته، خود به الگوهای زنده تبدیل شوند.

 

تجربه شخصی شما از داشتن چهار فرزند، چگونه این نگاه را تقویت کرده است؟

فرزند، صرفاً موجودی برای محبت‌ورزی نیست؛ یک آینه‌ تربیتی است. حضور هر چهار فرزندم، برای من تجربه‌ای عمیق از تربیت نفس، ارتقای فهم و حتی رشد فکری بوده است.

در مواجهه با پرسش‌های کودکانه‌ اما عمیق آن‌ها، ناچار شده‌ام بارها به مبانی معرفتی خودم رجوع کنم. فهمیده‌ام که پدر بودن، یعنی تمرین مداوم برای شنیدن، صبر کردن و امید بستن. به‌خصوص وقتی شاهد رشد فرزندان در مسیرهای علمی، تربیتی و انسانی هستید، بیشتر به حکمت الهی در آفرینش نسل پی می‌برید. فرزند، مدرسه‌ای از حکمت و توحید است؛ اگر درست نگاه کنیم.

 

و سخن پایانی؟

فرزندآوری، نسخه‌ای است برای شجاعت، توکل، و ایمان. اگر قرار است ایرانِ آینده، ایرانی مؤمن، پرتلاش و مقاوم باشد، باید امروز در دل خانواده‌های اهل فکر و اهل عمل، تصمیمی مبتنی بر امید، ایمان و عقلانیت گرفته شود.

ما باید از «ترس زیستن» عبور کنیم و به «زیستن در افق خدا» برسیم.

به تعبیر زیبای رهبر انقلاب: فرزند بیشتر، ثروت بیشتر است، نه زحمت بیشتر.

این نگاه باید در ذهن همه ما نهادینه شود.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + 5 =

مشاهده بیشتر