0

عضو هیأت علمی آموزشی ، باید به لحاظ دانش پزشکی و تجربه به عنوان یک مرجع محسوب شود

عضو هیأت علمی آموزشی ، باید به لحاظ دانش پزشکی و تجربه به عنوان یک مرجع محسوب شود
بازدید 6

 

دکتر حمید عربی، متولد 1367 در شهر مشهد و عضو هیأت علمی (استادیار) دانشگاه علوم پزشکی مشهد در گروه ارتوپدی، از جمله چهره های فعّال در حوزه های مختلف آموزشی، درمانی و پژوهشی دانشگاه است که پس از سال ها تلاش علمی و اخذ رتبه دوم بورد تخصصی کشور در سال 1398، فعالیت خود را به عنوان عضو هیأت علمی ضریب کا در فضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز و هم اکنون به عنوان عضو هیأت علمی پیمانی در حال ادامه این همکاری است. پایگاه خبری وبدا در راستای انجام مصاحبه و آشنایی هر چه بیشتر با اساتید هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گفتگویی با این استاد جوان داشته که شرح آن را در ادامه می خوانید:  

وب دا: ضمن سپاس از حضور شما در این گفتگو، بفرمایید فرایند تحصیل در مدرسه را از چه سالی آغاز و دوران تحصیلات عالیه را در کدام دانشگاه سپری کردید؟

 من دوران تحصیل در مدرسه را در مدارس سمپاد گذراندم و سال 1385 با رتبه153 مشهد، در اولین انتخابم که رشته پزشکی بود پذیرفته شدم و هفت سال پزشکی عمومی را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد سپری کردم، سپس به صورت مستقیم (استریت) در امتحان دستیاری شرکت کردم و با رتبه 122 وارد تخصص ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم.

چهار سال دوره رزیدنتی را در آن دانشگاه  سپری کردم و با توجه به اینکه رتبه دوم بُرد ارتوپد کشوری را کسب کرده بودم شرایطی برایم ایجاد شد که دوران سربازی و طرحم را به عنوان هیأت علمی در دانشگاه های مادر، بگذرانم و با توجه به علاقه خودم به زادگاه و  دانشگاه علوم پزشکی مشهد، این دانشگاه را برای سپری کردن دوره طرح و سربازی انتخاب کردم و در اواسط سال جاری بعد از شرکت در فراخوان دانشگاه علوم پزشکی مشهد به عنوان عضو هیأت علمی پیمانی پذیرش شدم و از ردیف طرح و ضریب کا به ردیف هیأت علمی پیمانی ارتقاء یافتم. ضمن اینکه چندین ماه است فرآیند فلوشیپ فوق تخصصی جراحی مفصل هیپ مفصل ران و لگن را در دانشگاه علوم پزشکی تهران شروع کردم و انشاالله از اول سال تحصیلی آینده دوره تحصیل فوق تخصصم را در این دانشگاه شروع می کنم.

وب دا: آغاز فعالیت شغلی شما از چه سالی، در کجا و با چه مسئولیت‌هایی بوده و آیا در حوزه‌هایی که فعالیت داشته‌اید دستاوردهایی که در قالب کسب مقام/ رتبه باشد هم شده اید؟

من به محض اینکه دوران تحصیلم به اتمام رسید به عنوان هیأت علمی آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد شاغل شدم و در این مدت پزشک معتمد اداره کل بهزیستی و پزشکی قانونی استان بودم و در کمیسیون های ارتوپدی و ارزیابی پزشکی قانونی و توانبخشی به عنوان پزشک معتمد ارتوپد استان شرکت می کردم. در منصب های داخل دانشگاه نیز مسئول آموزش استاژرها در بیمارستان امداد هستم و این افتخار را داشتم که درچند سال فعالیتم در این سمت طبق ارزشیابی و نظرسنجی که از دانشجویان و فراگیران استاژر اینترن و رزیدنت انجام شد در بین اعضای هیأت علمی نفر دوم در گروه باشم و بیشترین امتیاز را درحوزه آموزش در بین اساتید و اعضای هیأت علمی کسب کرده ام .

وب دا: با توجه به تجربه‌ای که در فضای شغلی خود در دانشگاه داشته‌اید تصور می‌کنید چه اقدامات و برنامه‌هایی می‌تواند به هرچه بهتر شدن این فضا کمک کند؟

من فکر می کنم که بهتر شدن فضا یک مقداری وابسته به اعضای هیأت علمی درمانی، آموزشی وجراحی بالینی است و به ویژه ما که رشته های جراحی کار می کنیم. قسمتی نیز مربوط به مسئولین و مدیران است و با توجه به اینکه رشته من جراحی ارتوپدی است و در اتاق عمل و بالین بسیاری از آموزش ها ارائه می شود؛ معتقدم در تهیه خوراک این آموزش ها باید تا حدودی مسئولین و سیاست گذاران سلامت کشور و استان مدیریت بهتری داشته باشند. به عنوان مثال با توجه به تعدد مراکز تروما در سطح شهر مشهد ، بیمارانی که به مجموعه‌ی ما در طی چند سال گذشته ارجاع داده می شوند، بیماران بسیار پیچیده و مشکلی هستند و انتظار ما این است که علاوه براین دست از بیماران برای آموزش بهتر فراگیران و رزیدنت ها در مرکز درمانی خود یک تقسیم بندی مناسبتری اتفاق بیافتد و طوری باشد که همچون سنوات گذشته همکاران رزیدنت ها بتوانند با آموزش های گام به گام وارد آموزش های پیچیده تر شوند .

 درکنار آن هر چند رسالت بیمارستان ما و گروه ما آموزشی است، اما حجم بسیاری از وقت و انرژی من و همکاران رزیدنت ما صرف اقدامات درمانی می شود که خیلی جنبه آموزشی ندارد و اغلب جراحت ها و آسیب های جزیی است که می تواند در سطح سایر مراکز درمانی انجام و ممکن است بعد از چند هفته یا چند ماه خیلی بار آموزشی برای همکاران نداشته باشد.

 این قسمت فرآیندی است که شاید نیاز به بررسی دقیق داشته باشد تا هم در سیستم درمان اختلال و مشکلی ایجاد نشود و هم زمان و هزینه و تجربه اساتید و همکارانی که مشغول به خدمت هستند بهتر به رزیدنت و دانشجویان و فراگیران انتقال یابد. این موارد تخصصی بود و اما بخشی هم موارد غیرتخصصی است که در مواردی بار هزینه های مالی هم برای سیستم ندارد و در عین حال میتواند در ایجاد انگیزه و نشاط در اعضای هیأت علمی و فراگیران مؤثر باشد. از جمله اینکه توجه به نیروی انسانی در فضای دانشگاه افزایش یابد .

وب دا: با توجه به فعالیت دانشگاه در سه حوزه آموزش، درمان و پژوهش حفظ ارتباط این سه حوزه از نگاه شما تا چه حد اهمیت دارد و اساسا آیا می‌توان این سه حوزه را اولویت بندی کرد ؟

به عنوان یک عضو هیأت علمی آموزشی در یک دانشگاه مادر اگر بخواهم صحبت کنم شاید ایده آل ما این باشد که آموزش و درکنار آن پژوهش بر درمان در دانشگاه اولویت داشته باشد. البته دو مساله اینجا مطرح است ؛ براساس قوانین بالادستی که وجود دارد دانشگاه علوم پزشکی مرجع اصلی درمان در استان است و این موضوع بر هیچ کسی پوشیده نیست و از طرفی دیگر بخش اعظمی از درآمد اعضای هیأت علمی بالینی هم وابسته به فعالیت های بالینی درمانی آنها است یعنی اگر من به همان میزانی که در حوزه های آموزش و پژوهش وقت می گذارم برای حوزه درمان هم زمان صرف کنم قطعاً از نظر درآمد با مشکل روبرو خواهم شد.

به همین دلیل چنانچه ما بخواهیم آموزش و پژوهش در دانشگاه اولویت بر درمان داشته باشد باید به ناچار از نظر مالی هم برای آموزش و پژوهش به اندازه درمان در دانشگاه ارزش قائل شویم. ولی با توجه به شرایطی که هم اکنون با آن مواجه هستیم سیاست های بالادستی و شرایط جامعه شاید در کوتاه مدت این کار امکان پذیر نباشد و بنابراین همه ما باید تلاش کنیم که برای درمان از آموزش و پژوهش کم نکنیم و بتوانیم بین آنها یک تعادلی ایجاد کنیم و هرجا که احساس کردیم که درمان بر حوزه آموزش فراگیران تأثیر می گذارد جلوگیری کنیم.

 به طور مثال شاید طی سالهای گذشته و دور فرآیند به سمتی بود که در بیمارستان ما، همکاران رزیدنت در ساعات طولانی 11،12 شب به امر درمان صرف در اتاق عمل مشغول بودند، اما با توجه به ارزش گذاری ها و اقداماتی که در سال های گذشته صورت پذیرفته ما تلاش کرده ایم که اقدامات درمانی مان بیشتر از ساعت 17 عصر طول نکشد واز صبح تا 17 بیشتر در حوزه آموزش فعال باشیم . حوزه پژوهش هم در واقع تا حدودی فعالیت فردی اعضای هیأت علمی با برقراری ارتباط با رزیدنت ها و دانشجویان مقطع عمومی است که به نظر من بایستی در جای خودش عضو هیأت علمی حداقل های پژوهشی خود را به صورت سالانه داشته باشد تا از علم روز هم دور نماند.اعضای هیأت علمی برای به روز ماندن علم خود باید پژوهش های فردی و قسمتی هم استفاده از پژوهش هایی که سالانه در کنفرانس ها و جلسات کشوری و بین المللی در حال برگزاری است را داشته باشند که طبیعتا حضور اعضای هیأت علمی در این مجامع در راستای به روز نگه داشتن علم آنها تأثیر گذار می باشد.

وب دا، با توجه به نقش مهم و اثرگذار اساتید در فضاهای مختلف آموزشی و پژوهشی و درمانی دانشگاه ، از نگاه شما یک استاد موفق در این حوزه‌ها چه شاخصه‌هایی دارد؟

به نظر من تا حدودی در فضای بالینی ما باید بین فراگیران تفاوت قائل شویم (حداقل در رشته ارتوپدی ) طبیعتا نیازهای آموزشی فراگیری که در مقطع تخصص است با مقطع عمومی تفاوت دارد و به نظر من استادی موفق است که بتواند تعادلی بین آموزش دانشجویان مقطع عمومی و مقطع تخصص ایجاد کند. به طور مثال ما در مرکز درمانی شهید کامیاب جلسات مورنینگ برای دانشجویان مقطع تخصص داریم و همچین بعد از آن جلسات کوتاهی را برای آموزش تخصصی دانشجویان مقطع عمومی برگزار می کنیم و تلاش کردیم که برای هر فراگیر به فراخور نیازش از بخش ارتوپدی خوراک آموزش داشته باشیم.

 به نظر من در حوزه درمان استادی در دانشگاه موفق است که بتواند راهنما باشد و در یک حیطه فوق تخصصی در مرزهای علم تا جایی که امکان دارد، درمان کند و از یک عضو هیأت علمی به ویژه عضو هیأت علمی بالینی جراح که مربوط به حیطه کاری من است انتظار می رود مرجع درمانی نیز در آن استان باشد نه به معنای پر کاربودن بلکه به این معنا که جایی که نیاز است اعمال جراحی پیچیده و تخصصی انجام شود و نیاز به دانش روز و تجربه است انتظار این است ، فردی که در آن استان و شهر به ذهن افراد می آید باید عضو هیأت علمی باشد، در کنار اینکه عضو هیأت علمی آموزش می دهد ، تلاش کند که خط درمانی فوق تخصصی خود را جدا کند و همیشه در آن قسمت درمانی در دانشگاه و استان نیز پرکار و برجسته باشد.

در حیطه پژوهشی نیز وقتی یک عضو هیأت علمی فضای دانشگاهی را انتخاب می کند باید حداقل های پژوهشی را سالانه داشته باشد، اما مشکلی که ما در این حوزه داریم این است که فاکتور موفق بودن یک استاد حوزه بالین در حوزه پژوهش مقداری رسیدن به آن سخت است و طبیعتا با مباحث آموزشی و درمانی که وجود دارد و آنچه که متأسفانه مغفول باقی می ماند این است که عضو هیأت علمی از حیطه پژوهش دور می شود.

 لذا به نظر من فعالیت پژوهشی توسط عضو هیأت علمی بالینی باید به صورت تیم ورک با سایر رشته ها انجام شود به این صورت که مراکز تحقیقاتی که در سایر دانشگاه ها وجود دارد و در دانشگاه مشهد نیز وجود دارد با رشته های مختلف از جمله آمار، اپیدمیولوژی و همکارانی که در حوزه تحقیق فعالیت دارند کار پایه ای پژوهش ها را درکنار کیس ها و جمع آوری بیماران در کنار اعضای هیأت علمی بالینی انجام دهند، چون به نظر می رسد که آن میزان وقت و توانایی که اعضای هیأت علمی علوم پایه دارند در عضو هیأت علمی بالینی وجود ندارد تا توان و وقت خود را صرف کند و بنابراین فرد باید با کمک دانشگاه یک تیم پژوهشی داشته باشد و در کنار آن حوزه پژوهشی را درکنار آموزش و درمان پیشرفت دهد.

وب دا: در مسیر تحصیل و فعالیت‌های کاری آیا چالش ها و موانعی را هم تجربه کردید؟ در صورت پاسخ مثبت بفرمایید چطور با این چالش ها و موانع مقابله کرده اید؟

در مسیر تحصیلم به لطف خدا مشکلی نداشتم. حدود پنج سال است که در دانشگاه علوم پزشکی خدمت می کنم و خوشبختانه چالش خاصی وجود نداشته است، احساس می کنم هر فرآیندی دردانشگاه علوم پزشکی مشهد برای اعضای هیأت علمی،کارکنان و پرسنل به لحاظ میانگین زمانی مقداری طولانی است و همین طور تا حدودی تغییر پست ها، رده ها و ابلاغ ها. شاید بتوان این تغییرات را به طور مثال از ضریب کا به پیمانی و از پیمانی و … استادیار به دانشیار سریعتر و با دید بازتر انجام داد. مقایسه من با سایر دانشگاه های مادر و دانشگاه تهران است. مهم ترین چالش به نظر من همین طولانی بودن تغییر پست ها است که اعضای هیأت علمی با آن مواجه هستند و بهتر است کوتاه تر شود و تا حدودی هم تسهیلات و امکانات رفاهی که دانشگاه علوم پزشکی مشهد هم مانند سایر دانشگاه ها به اعضا و کارکنان خود ارائه می کند. آن بخشی که مربوط اعضای هیأت علمی است شفاف تر و با اطلاع رسانی بیشتر انجام شود. بعضی از طرح ها و تسهیلات است که دیر از آنها مطلع می شویم و به عنوان مثال شاید من که تازه عضو هیأت علمی شده ام نسبت به سایر اساتید نیاز به تسهیلات دانشگاهی داشته باشم و موارد رفاهی و امتیازات اعضاء با اطلاع رسانی بیشتر صورت گیرد تا همه ی اعضای چند هزار نفری هیأت علمی در جریان قرار بگیرند.

وب دا، آیا خانواده هم در پیشرفت های تحصیلی و کاری شما نقش داشتند؟

بله، من متولد یک خانواده فرهنگی هستم و حضور من در دانشگاه قطعا با توجه به اختلافات مالی که از نظر حضور در دانشگاه و در فضای بخش خصوصی وجود دارد، به دلیل علاقه ای است که از دوران کودکی به بخش معلمی و آموزش داشتم و بعد از ازدواجم همراهی خانواده و همسرم خیلی در شرایط کاری من نقش داشته و تلاش کرده ایم که توقعات مان را با توجه به حضور در دانشگاه تعدیل کنیم .

 

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × دو =

مشاهده بیشتر